نیما در سرودههایش بهندرت از عشق سخن گفته است. پس از مثنوی بلند "قصهی رنگ پریده خون سرد" که در آن به تفصیل از عشق سخن گفت، دیگر تا سالها (بیش از سی سال) به عشق نپرداخت. عشقی که در مثنوی "قصهی رنگ پریده، خون سرد" نیما از او یا با او سخن گفته و بیانگر دریافتش از ماهیت عشق است، عشقیست افسونگر، نیرنگساز، فریبکار، رسواکننده، بدخواه و گمراهگرداننده... |