دکتر چخوف و دکتر لِوُف
1403/5/31
نمایش نامه‌ی چهارپرده‌ای بعدی دکتر آنتون چخوف، کمدی "ایوانف" بود. این نمایش‌نامه را دکتر آنتون چخوف در اکتبر سال ١٨٨٧ (درحالی‌که بیست‌وهفت ساله بود) به پایان رساند. نخستین اجراهای کمدی "ایوانف" در مسکو (در نوامبر ١٨٨٧) و سپس در پتربورگ با پذیرش گرم و پرشوری که چخوف انتظارش را داشت، روبه‌رو نشد و ...

آننا سرگی‌یونا
1403/5/28
ممد چنان مخلص آنتون چخوف بود و آثارش را خالصانه-مخلصانه دوست داشت که اسمش را گذاشته بودم "ممتون چخوف". تخیل خیلی قوی و دورپروازی هم داشت به‌طوری‌که دانشجوها و استادها و کارکنان شاخص دانشکده را به صورت شخصیتهای آثار چخوف می‌دید و رویشان، بی‌مناسبت یا بامناسبت، اسم آن شخصیتها را می‌گذاشت...

دیوارهای شعر نیما یوشیج
1403/5/28
دیوارها در شهر شعرهای نیما یوشیج جایی استوار دارند و در هر کوچه و خیابانی، و در هر کوی و برزنی از زیستگاه شعرش با دیواری بلند یا کوتاه، و محکم یا سست روبه‌روییم: دیوارها واقعی- دیوارهای مجازی و دیوارهای استعاره‌ای، دیوارهای محکم و بالابلند قابل اعتمادی که پناه‌بخش و امن‌گاه‌اند...

قلب من جزیره‌ی قناری است
1403/5/28

قلب من پر از قناریان نغمه‌خوان خوش‌نواست.
قلب من پر از قناریان پرگشوده است.
قلب من پر از قناریان پرشکسته است.
قلب من پر از قناریان بی‌نوای در قفس اسیر مانده است.
...


دکتر آنتون چخوف و دکتر تریلتسکی
1403/4/2
دکتر آنتون چخوف به سبب این که پزشک بود و به موضوع پزشکی و پزشکان و آن‌چه به آنها مربوط می‌شد، دلبستگی ویژه‌ای داشت و با آنها از نزدیک و به خوبی آشنا بود، در تعداد زیادی از نمایش‌نامه‌ها و داستان‌هایش پزشک حضور دارد و در بعضی از آن‌ها پزشکی که حضور دارد، کاراکتر اصلی یا یکی از دو کاراکتر اصلی رودررو و در چالش با هم است...

رفیق درختان سرسبز باش
1403/4/2
رفیق درختان سرسبز باش
از آن شادکامان شادابی‌افشان سرسبز باش
بگو حرفهای د‌ل‌انگیز در گوش‌شان نرم و آرام
از آن حرف‌های خوش‌آهنگ و پرشورپژواک
...

سینما فلور
1403/4/2
سینما فلور، سر چهارراه معزالسلطان، در کنج جنوب شرقی چهارراه، روبه‌روی قنادی لادن که در کنج جنوب غربی چهاراه قرار داشت، و نبش خیابان مهدیخانی، بود. این سینما یکی از سینماهای قدیمی و بزرگ امیریه بود و اغلب فیلم‌های کمدی- از جمله کمدی‌های چارلی چاپلین، باسترکیتون، لورل و هاردی، چیچو و فرانکو، توتو و هارولد لوید را نشان می‌داد...

سینما فری
1403/2/31
سینما فری در خیابان سی‌متری، بین چهارراه لشکر و پمپ بنزین، و روبه‌روی مغازه‌ی نان تافتونی، بود. کنارش یک مغازه‌ی مبل‌فروشی و یک کارگاه چوب‌بری بود. بعدش کوچه‌ی بن‌بستی بود و بعد از کوچه، پمپ بنزین بود...

سفر به خیر
1403/2/31
مرد بینوای خسته‌ای، در آخرین دقایق شب عزیمتم
دست تشنه‌ی مرا میان دست‌های غرق خواهشش فشرد و گفت:
(با چه حسرت شگفت‌آوری) "سفر به خیر.
چون به مقصدت رسیدی و سفر تمام شد، رفیق!
...

دکتر آنتون چخوف
1403/2/31
آنتون چخوف در سال ١٨۸٤ (در سن ٢٤ سالگی) دوره‌ی دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه مسکو را به پایان رساند و دانش‌نامه‌ی دکترایش را دریافت کرد و شد دکتر آنتون چخوف. او از سالهای آخر دبیرستان شروع به نوشتن داستان‌های کوتاه فکاهی و انتشارشان در روزنامه‌های دیواری دبیرستان و روزنامه‌ها و مجله‌های شهرشان (تاگانروگ) کرده بود...

صفحات: |1| |2| |3| |4| |5| |6| |7| |8| |9| |10| |11| |12| |13| |14| |15| |16| |17| |18| |19| |20| |21| |22| |23| |24| |25| |26| |27| |28| |29| |30| |31| |32| |33| |34| |35|
نقل آثار این وبسایت تنها به صورت لینک مستقیم مجاز است. / طراحی و اجرا: طراحی سایت وبنا