بعد از تمام شدن تدریسم در کلاس درس الکترواستاتیک، خسته و کلافه و گرسنه به خانه برگشتم. گرمای هوا هم مزید بر علت شده و حسابی بیحالم کرده بود. به محض رسیدن به خانه رفتم سراغ یخچال و ظرف لوبیاپلو را برداشتم، گذاشتم توی مایکروویو. تا غذا گرم شود لباسهایم را عوض کردم و پیام تلفنی همسرم لیلا را شنیدم... |