در غروب بیکسی
1393/4/31

در غروب بیکسی به غربت غریب قلب قبروار خویش فکر می‌کنم
غرقه در غبار غم
غوطه‌ور در انزوای دودناک یک کدورت عمیق
گورگاه حس و عاطفه
...


راههای رفته
1393/4/14

به راههای رفته فکر می‌کنم
به آن مسیرهای تنگ پیچ پیچ
پر از فراز و مملو از نشیب
که پشت سر به جا نهاده‌ام
...


شیر دانشگاه تهران
1393/2/21

یکی از ویژگیهای بارز شخصیت اجتماعی دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران در سالهای 1352 تا 1357 که من دانشجوی این دانشکده بودم، غرور بیش از حد و رفتار نخوت‌آمیزشان به عنوان بچه‌فنی بود. این غرور و تکبر به ویژه در دانشجویان سیاسی- چه مذهبی و چه غیر مذهبی- که در دو انجمن اسلامی و فوق برنامه متمرکز شده بودند...


خروس‌خوان
1393/2/15

صبح زود یکی از روزهای آخر ماه مهر بود. توی دامنه‌ی کلک‌چال بودم و داشتم به سمت قله می‌رفتم. چون وسط هفته بود مسیر خلوت بود و تک‌وتوک کوهنوردهای سحرخیز داشتند از یال کوه صعود می‌کردند. هنوز خیلی بالا نرفته بودم که پسر و دختری که فرزتر از من بودند، ازم جلو زدند. دختر کاپشن نارنجی خوش‌رنگی تنش بود و شلوار لی سرمه‌ای سیر پایش بود...


چه گوارا در تریا
1393/2/4

ساعت ده و نیم صبح بود و با بچه‌ها دو طرف یکی از میزهای نزدیک در تریا نشسته بودیم، چای و شیرینی ناپلئونی می‌خوردیم. من رویم به در بود و ممدرضا روبه‌رویم نشسته بود و داشت یک چشمه از شیرینکاری‌هایش سر کلاس دکتر تابنده را تعریف می‌کرد. همین‌طور که داشتم چای فنجانم را هرت می‌کشیدم و به تعریف ممدرضا گوش می‌کردم...


حسناخانوم
1393/1/31

تازه از راه‌باریکه‌ای که بازار تجریش را به امام‌زاده صالح وصل می‌کرد، گذشته و وارد صحن امام‌زاده شده بودم که یکدفعه نگاهم افتاد به خانمی چادرسیاهی که داشت آن طرف صحن، سر شمع‌فروش گوشه‌ی صحن دادوبیداد می‌کرد. چیزی توی رفتار و صدای جیغ جیغش بود که برایم آشنا بود و...


حسن آقا
1393/1/31

وقتی توی کاباره لیدوی پاریس، توی خیابان شانزه‌لیزه، در حالی‌که دستهایش را انداخته بود گردن دو تا زن بلوند نیمه برهنه، و این یکی داشت لپش را ماچ می‌کرد، آن یکی داشت از یک گیلاس پایه‌بلند، شراب قرمز توی دهانش می‌ریخت، دیدمش؛ با این‌که قیافه‌اش به نظرم خیلی آشنا آمد ولی اول نشناختمش...


بهار نازنین
1393/1/17

بهار، شاد و خنده‌رو، به سوی ما روانه است
برای باغ، هدیه‌اش شکوفه و جوانه است
نگاه سبز او لبالب است از شکفتگی
در آن از اشتیاق سبز زیستن نشانه است...


ده شعر کوتاه بهاری
1393/1/16

ای تازه بهار! غنچه‌بارانم کن
در فصل شکفتگی گل‌افشانم کن
خشکید درخت جانم از هجرانت
بازآ و دگرباره شکوفانم کن.
...


نیما و نظام وفا
1393/1/16

نظام وفا شاعر، ادیب و آموزگار ادبیاتی بود که نیما یوشیج را به راه شعر و شاعری کشاند و نخستین آموزگار راهنمای او در وادی پر پیچ و خم ادبیات بود. در شرح‌حالی که نیما از خودش در نخستین کنگره‌ی شاعران و نویسندگان ایران، در تیرماه 1325، ارائه داد، در این باره چنین گفت...


صفحات: |1| |2| |3| |4| |5| |6| |7| |8| |9| |10| |11| |12| |13| |14| |15| |16| |17| |18| |19| |20| |21| |22| |23| |24| |25| |26| |27| |28| |29| |30| |31| |32| |33|
نقل آثار این وبسایت تنها به صورت لینک مستقیم مجاز است. / طراحی و اجرا: طراحی سایت وبنا