نیما و لادبن
1396/10/30

نیما یوشیج برادر کوچکتری داشت به نام رضا که دو سه سال از او کوچکتر بود و نیما این برادر کوچکترش را خیلی دوست داشت. کودکی این دو برادر در روستای کوهستانی یوش، در دل کوههای البرز و منطقه‌ی نور، در کوچه‌باغ‌ها و بیشه‌ها و جنگلها به گردش و بازی و گفت‌وگو با هم گذشت...


زنان از دید نیما و شعرش
1396/6/30

نیما یوشیج در مجموع نسبت به زنان، و از جمله نسبت به همسر و خواهر و مادر خودش و سایر زنان پیرامونش احساس خوبی نداشت و نسبت به آنها سوء ظن داشت و بدبین بود. نگاهش هم به آنها در مجموع نگاهی تحقیرآمیز و آمیخته با تمسخر بود. اگر از دوران جوانی‌اش بگذریم که نامه‌های عاشقانه برای نامزدش عالیه می‌نوشت...


پرسشهای شعر نیما
1396/5/30

ذهن نیما یوشیج سرشار بود از چالشها و کشمکشها، از دغدغه‌ها و تشویش خاطرها، از بیمها و امیدها؛ و یکی از شکلهای اصلی بروز این چالشهای درونی در شعر او به صورت طرح پرسش بوده است. در حقیقت، پرسشگری یکی از جلوه‌های چشم‌گیر شعر نیما یوشیج است، پرسش از همه کس و همه چیز، پرسش از خود و دیگران، پرسش از دوست و دشمن، ...


ابر، باد، باران و نیما
1396/4/7

سه عنصر مرتبط با هم ابر، باران و باد در شعر نیما یوشیج جایگاهی چشم‌گیر دارند. فضای چندین شعر یادمان از او فضایی ابری و بارانی است که در آنها معمولن باد تند و توفنده است و با توفان هم‌راه. گاهی شب و تاریکی آن هم به این مجموعه افزوده می‌شود و فضا هراس‌انگیزتر و هول‌آورتر می‌شود...


من قایقم نشسته به خشکی
1396/3/1

قایق برای نیما جایی دل‌خواه و مطلوب بود، جایی که در آن می‌توانست بی‌حرکت بنشیند و در همان‌حال بر آبها روان باشد، سوار بر موجها و هماهنگ با فراز و نشیب آنها در جهت جریان آب یا بر خلاف جهت آن پیش برود و سکون و حرکت را هم‌زمان تجربه کند. این جایگاهی بود رؤیایی و خیال‌انگیز که می‌توانست الهام‌بخش خیال شاعرانه و شعر باشد...


نگاهی به نماهای بهاری در "افسانه"‌
1396/1/31

نیما عاشق طبیعت زادگاهش بود و به‌خصوص بهار دیارش را بسیار دوست داشت، ولی در شعرهایش به‌ندرت تصویری از بهار ترسیم کرده و چشم‌انداز بیشتر شعرهایش که موقعیت زمانی مشخصی دارند، شبها یا روزهای زمستانی است. تنها شعری که در آن چند نمای زیبا از بهار را به نمایش گذاشته- مهمترین دستاورد دوران جوانی‌اش- "افسانه" است...


نیما و پدرش
1395/10/5

پدر نیما یوشیج ابراهیم‌خان نوری نام داشت و لقبش اعظام‌السلطنه بود. او متعلق به یکی از خانواده‌های قدیمی و اصیل مازندران بود. ابراهیم‌خان به کار کشاورزی و گله‌داری اشتغال داشت. او از هنر خطاطی و نوازندگی هم بهره‌مند بود و به پسر خردسالش- علی که بعدها نام نیما را برای خودش برگزید- طرز نگارش "خط سیاقی" را آموزش داد...


شعر، حکمت و لذت
1395/5/3

نامدارانی از شعرشناسان و نظریه‌پردازان حوزه‌ی شعر درباره‌ی حکمت و لذتی که با شعر راستین همراه است و ارمغانهای گران‌قدر آن برای خوانندگان و شنوندگان است، سخن گفته‌اند و نوشته‌اند. از نظر آنان شعر راستین حکمت‌آموز و لذت‌بخش است و کلام موزونی که حکمت‌آموز و لذت‌بخش نباشد، شعر نیست...


شعر زاده‌ی تخیل آهنگین
1395/4/6

در دو سه دهه‌ی اخیر سردمداران شعر به اصطلاح مدرن و پست مدرن، یعنی قطعه‌ی نثرگونه‌ای که فاقد وزن و آهنگ کلام و سایر عناصرهای بنیادین شعر است- این‌جا و آن‌جا مطرح کرده‌اند که شعرشان تافته‌ی جدابافته‌ای‌ست که نیاز به وزن عروضی و آهنگ کلام و خیال شاعرانه و حتا فرم ندارد و ...


نگاهی به جلوه‌های طنز در آثار نیما یوشیج
1394/11/14

نیما یوشیج شوخ‌طبع بود و ذهنی طنزپرداز داشت. رگه‌های پیدا و پنهان طنز را در انواع گوناگون آثارش می‌توان دید، در شعرهایش و در نوشته‌هایش. در شعرهایش طنز به ویژه در قطعه‌هایش، در رباعی‌هایش، و در سروده‌های آزادش نمود چشمگیرتری دارد. در نوشته‌هایش هم در داستانهایش، در نامه‌هایش، در یادداشتهایش و در قطعه‌های مشهور به حرفهای همسایه جلوه‌ی طنز بارزتر است...


صفحات: |1| |2| |3| |4| |5| |6| |7| |8| |9| |10| |11| |12| |13| |14| |15| |16| |17| |18| |19| |20| |21| |22| |23| |24| |25| |26| |27| |28| |29|
نقل آثار این وبسایت تنها به صورت لینک مستقیم مجاز است. / طراحی و اجرا: طراحی سایت وبنا