چشمها در ادبيات داستانی ما معمولاً نقطهی شروع عشقاند و عشق با نظری به چشمهای درشت سياه با نگاهی مست و مخمور و بیپروا شروع میشود. این بررسی نگاهیست به سرنوشت چشمهای درشت و سياه عشقآفرين در دو اثر مهم ادبيات داستانی معاصر- "بوف كور" از هدايت و "چشمهايش" از بزرگ علوی - كه در هر دو اثر، چشمهای يك زن در آفرينش عشقی شورانگيز و خلق ماجرای اصلی رمان نقش بنيادی داشته است... |