خانه‌ی دوست‌داشتنی خیابان شیبانی
1401/10/16

چشمگیرترین و در ذهن من ماندگارترین و برایم دوستداشتنی‌ترین خانه‌ی خیابان شیبانی، خانه‌ای بود که در همسایگی نیایشگاه و در سمت غرب آن واقع بود. این خانه که هنوز هم به همان صورت قدیمی باقی مانده و در حال حاضر دارای پلاک ٣٢ است، خانه‌ای‌ست با نمای آجری و دو درب، یکی بلند و دیگری  کوتاه...


خیابان شیبانی
1401/10/16

خیابان شیبانی یکی از چند خیابان اصلی محله‌ی ما، در سالهای زندگی‌ام در امیریه بود- خیابانی که چندهزار بار آن را پیمودم و در آن رفتم و آمدم، خیابانی که در تمام سالهای تحصیلم در دبیرستان هدف شماره‌ی یک، در روزهایی که به دبیرستان می‌رفتم، بیشتر روزها، چهاربار آن را پیاده پیمودم و ...


چهارراه انصاری
1401/9/16

چهارراه انصاری قلب محله‌ای بود که من چهل سال از عمرم را در آن گذراندم و یکی از رویدادها عمیقن اثرگذار دوره‌ی نوجوانی‌ام در آن‌جا رخ داد. اهمیت این چهارراه در زندگی من از چند نظر بود: اول این‌که مکانی بود که بیشتر از دیگر جاهای محله از آن‌جا می‌گذشتم. دوم این‌که بیشتر مغازه‌های محله که خریدهای خانه را از آن‌جا می‌کردیم و...


ناجی جانم: سدرضی‌خان
1401/7/16

توی محله‌ی امیریه پزشکان یا به قول قدیمیها اطبای حاذقی زندگی و طبابت می‌کردند و همگی هم مطبشان محل سکونتشان بود:  زنده‌یادان دکتر محمدعلی حفیظی و برادرش دکتر مهدی حفیظی که نزدیک میدان شاهپور مطب کوچکی داشتند و همان‌جا هم مدتی خانه‌ی مسکونی برادر بزرگتر بود و هردو پزشک اطفال بودند، دکتر هاشمی‌نژاد که منزل و مطبش نزدیک چهارراه معزالسلطان بود، و مهمتر و معروفتر از هر سه: دکتر سیدرضی‌خان که مطبش در خیابان شیبانی بود...


به یاد زنده‌یاد دکتر علی‌اکبر نقی‌پور
1392/8/2
دوشنبه 29 مهر 1392 دکتر علی‌اکبر نقی‌پور پس از چند سال مبارزه‌ی رنج‌بار با بیماری سرطان و تحمل زجر و عذاب فراوان، سرانجام در بیمارستان پارس جهان ما را بدرود گفت و در دیار یادها به آرامش ابدی رسید...

یادی از مراسم هفتادمین سال‌گرد تولد فروغ فرخ‌زاد
1391/9/7
 آرامگاه قدیمی و نیمه‌مخروبه‌ی ظهیرالدوله در ماههای دی و بهمن حال‌وهوایی خاص دارد. تکیده درختان برهنه و خشکیده‌اش سردرگم‌اند و نمی‌دانند باید خوش‌حال باشند و شادی کنند یا اندوهگین باشند و بغض کنند. آخر، آرامگاه باید در پانزدهم دی تولد یکی از گرامیترین میهمانانش، فروغ همیشه زنده و جاودانه زنده‌یاد را جشن بگیرد، و در بیست و چهارم بهمن مرگش را به سوگ بنشیند و سوگباری کند...

یادی از زنده‌یاد دکتر م.ه.شفیعیها
1391/4/21
دکتر م.ه.شفیعیها استادم در دانشکده‌ی فنی بود. در سال دوم دانشکده دو درس با او داشتم. در ترم اول درس یک واحدی "خط‌کش محاسبه" و در ترم دوم درس سه واحدی "جبر خطی" و هردو درس درسهای سختی بودند و قبولی در آنها دشوار. "خط‌کش محاسبه" ابزاری بود برای محاسبات ریاضی پیش از رایج شدن ماشین حساب مهندسی...

یادی از زنده‌یاد دکتر کارو لوکس
1391/4/21
دکتر کارو لوکس (یا کارو لوکاس) در سال 1355 از آمریکا به ایران برگشت و در گروه برق و الکترونیک دانشکده‌ی فنی استخدام شد. او در همین سال تدریس درس "احتمالات" را که از درسهای ریاضی تخصصی رشته‌ی الکترونیک بود بر عهده گرفت و من هم در همین سال این درس سه واحدی را انتخاب کردم و به این ترتیب دکتر کارو لوکس استاد درس احتمالات من و هم‌کلاسی‌هایم شد...

یادی از زنده‌یاد دکتر سلطان‌پور
1391/4/20
امروز رفتم مجلس یادبود زنده‌یاد دکتر سلطان‌پور، استاد ریاضیاتمان در دانشکده‌ی فنی، در سالهای 53 و 54.  مجلس یادبود را مدیران دانشکده‌ی فنی، در سوگ استاد بازنشسته‌اش، در مسجد دانشگاه ترتیب داده بودند. دکتر سلطان‌پور نه تنها ریاضیدانی دانشمند بود، بلکه ادیب، شاعر، اهل فلسفه و مرد عرفان هم بود و در همین مجلس یادبود غزلی از سروده‌هایش خوانده شد که دل‌نشین بود...

سایه و کلاس شعرش
1391/3/19
یکی از  فعالیتها و خدمتهای ادبی ارزشمند هوشنگ ابتهاج (سایه) که تا کنون به آن توجهی نشده و کسی درباره‌اش چیزی ننوشته، برگزاری کلاس شعر است. سالها پیش از این‌که رضا براهنی و شاعران دیگر، کلاسها و کارگاه‌های شعرشان را دایر کنند، سایه کلاس شعر داشت و ,,,

صفحات: |1| |2| |3|
نقل آثار این وبسایت تنها به صورت لینک مستقیم مجاز است. / طراحی و اجرا: طراحی سایت وبنا