چند ساعت مانده بود به تحویل سال نو که نجمه سفرهی هفتسین را انداخت وسط اتاق بزرگه و خانوم بزرگ که در تمام طول سال جایش توی اتاق کوچیکه، معروف به اتاق پشتیداره، بود؛ و گوشهی بالای آن اتاق، طرفی که پنجره نبود، روی تشکچهی مخصوصش قوز کرده بود و تسبیح انداخته و ذکر گفته بود، بعد از یک سال ورد خواندن و ذکر گفتن و تسبیح چرخاندن، به سختی از جا بلند شد و... |