کابوس زجرآور من
1401/8/16

از دیرباز
کابوس زجرآور من
توفان هولناک و مهیبی‌ست
توفان مهلکی که خروشان و خشمگین
...


قارقار کلاغان
1401/7/16

آسمان شهر ما را کرده پر غوغای منفور کلاغان سیاه‌آیین
روز و شب آن زشت‌خوانان کریه‌آوا
می‌زنند آرامش ما را به هم با بانگشان منحوس
با صدایی زشت و ناهنجار می‌خوانند و می‌خوانند و می‌خوانند
...


دیشب دوباره خواب تو را دیدم
1401/6/16

دیشب دوباره خواب تو را دیدم
خوابی زلال بود
مانند یک سرود
نازکتر از نسیم نوازش
...


آفرین به این‌همه هنر
1401/5/16

پیرمرد، روبه‌روی من، کنار جویبار باصفا نشسته بود
آب صاف جویبار با نوای خوش
نرم‌پوی نغمه می‌سرود و می‌گذشت
پیرمرد دست راست را فرو در آب کرد
...


بدون آزادی
1401/4/16

تمام پنجره‌ها بسته‌اند و من دل‌تنگ
نشسته‌ام پر از افسوس در سکوتی سرد
و غرق در حسرت
برای پنجره‌ای باز می‌تپد قلبم
...


مرگ!
1401/3/16

راههای پیش پای ما تمامشان به مرگ ختم می‌شوند
راههای باز و بسته‌ای که روبه‌روی ماست.
مرگ حرف آخر است و واپسین کلام زندگی
واپسین نگاه و واپسین نشان
...


هنوز زنده است قلب من
1401/2/16

هنوز قلب من چه تند می‌تپد!
و نبض من هنوز
چه تند می‌زند!
به دیدن کبوتری سپیدبال و تیزپر
که می‌پرد در آسمان آبی بدون ابر
...


رنج‌نامه‌ای برای پانزدهم فروردین ١٤٠١
1401/1/16

شصت و هفت سال پر‌فراز و پرنشیب از عمر من گذشت
شصت و هفت سال آزگار
از مجال من برای زیستن گذشت
زیستن بر این زمین
...


بهار من
1401/1/16

بهار و آن‌همه زیبایی‌اش چه لطفی دارد؟
برای فاخته‌ی مانده در قفس محبوس
که گوشه‌ی قفسش کرده کز دل‌آزرده
اسیر رنج اسارت
...


روزهای برفی‌ات
1400/11/1

آه، زندگی!
روزهای برفی‌ات چه شادمانه بود!
روزهای سرد و لرزآوری که گرم می‌شدیم
از حرارت جوانی پر از امید و آرزو
...


صفحات: |1| |2| |3| |4| |5| |6| |7| |8| |9| |10| |11| |12| |13| |14|
نقل آثار این وبسایت تنها به صورت لینک مستقیم مجاز است. / طراحی و اجرا: طراحی سایت وبنا