نگاهی به کارنامه‌ی ادبی سیاوش کسرایی
1391/9/4

 سیاوش کسرایی ۵ اسفند ۱۳۰۵ در اصفهان زاده شد. پس از پایان تحصیلات دبیرستان به تهران آمد و در دانشکده‌ی حقوق به تحصیل پرداخت. کسرایی سرودن شعر را از دوران دانشجویی آغاز کرد و از همان آغاز شاعری به راه نیما در شعر روی آورد و از پیروان او شد و تا آخر عمر هم‌چنان پیرو نیما ماند. کسرایی نخستین شعرهایش را در سال‌های نزدیک به ۱۳۳۰ سرود و  نخستین دفتر شعرش "آوا" بود که در سال ۱۳۳۶ منتشر شد. شعرهای "رقص ایرانی"، "پس از من شاعری آید"، "پاییز درو" و "آرزوی بهار" از شعرهای مشهور این دفتراند.

در سال ۱۳۳۸ کسرایی منظومه‌ی "آرش کمانگیر" را با مقدمه‌ی م.ا.به‌آذین منتشر کرد. این منظومه که نخستین منظومه‌ی حماسی نیمایی بود، نامدارترین و محبوبترین شعر کسرایی در تمام طول عمرش شد. این منظومه کسرایی را به اوج شهرت و محبوبیت رساند، تا جایی که شعرش به کتابهای درسی راه یافت و میلیون‌ها دانش‌آموز آن را خواندند و بخشهایی از آن را حفظ کردند. "آرش کمانگیر" در کنار "مهتاب" نیما، "زمستان" اخوان، "نازلی" شاملو، "تولدی دیگر" فروغ و "صدای پای آب" سپهری نامدارترین شعرهای نیمایی در طول هفتاد سالی هستند که از عمر شعر نیمایی می‌گذرد.

در سال ۱۳۴۱ کسرایی دفتر شعر "خون سیاوش" را با ۵۷ شعر تازه منتشر کرد. در این دفتر هم بار دیگر "آرش کمانگیر" انتشار یافته بود. بر دفتر "خون سیاوش" هوشنگ ابتهاج- دوست صمیمی کسرایی- مقدمه نوشته بود. در بخشی از این مقدمه چنین می‌خوانیم:
"خون سیاوش که از خود شاعر نام گرفته یادآور داستانی کهن نیز هست: داستان عشق و زندگی که از میان آتش می‌گذرد و سرانجام درستی خود را استوار می‌دارد. داستان جاودانگی که در کام مرگ هم زاینده و زوال‌ناپذیر است. شاید این شعرها نیز شاخه‌هایی است که از خون سیاووش رسته و نمودار داغی است که هنوز تازه است و سوگند پهلوانان را به یادشان می‌آورد. اگر تلخ است و اگر شیرین، به دل می‌نشیند و رسا و نارسا فریادی است که از سینه‌ای جوشان برمی‌آید. فریادکننده چندان در بند تحریر صدا و زیر و بم آواز نیست. ضرورتی در او بانگ برمی‌دارد و چه بسا که نفوذ و هیبت فریاد از همین جوشش وحشی و پرداخت نشده‌ی آن است.
با این‌همه این مجموعه از آوازهای دلنشین و زمزمه‌های نازکانه خالی نیست. گذشته از منظومه‌ی بزرگ "آرش کمانگیر" که رشک‌انگیز است، قطعاتی در این کتاب هست که سرشار از زیبایی و گیرایی است و "زمستان" و "انتظار" و "اندوه سیمرغ" و "بوی بهار" و "ماهی آینه" و "گل‌های سپید" و "شب‌های دشت" از آن جمله‌اند. دریغا که همه‌ی این زیبایان در هاله‌ی اندوه نشسته‌اند."

سومین دفتر شعر سیاوش کسرایی "با دماوند خاموش" است که با ۳۲ شعر در سال ۱۳۴۵ منتشر شد. دل‌نشین‌ترین شعرهای این دفتر عبارت‌اند از: "باور"، "غزل برای درخت"، "در آستانه"، "هول"، "غربت"، "دعای گل سرخ"، "با دماوند خاموش"، "هنگام هنگامه‌ها".

در همین سال سیاوش کسرایی دفتر ترانه‌ها، دوبیتی‌ها و رباعیهای "سنگ و شبنم" را منتشر کرد. این دفتر که  یادگاری برای بی‌بی- دختر کسرایی- است دربرگیرنده‌ی ۳۸ ترانه، ۳۵ رباعی و ۸ دوبیتی است.

پس از آن، در سال ۱۳۴۶، سیاوش کسرایی دفتر شعر "خانگی" را منتشر کرد. این دفتر شامل ۳۶ شعر است و جذابترین شعرهایش عبارت‌اند از: "بر تخت عمل"، "سیاهه"، "شبنم و آه..."، "خانگی"، "عمر کوتاه من و قرن و مرگ"، "ویتنامی دیگر"، "یک ضرب" و "کرانه‌ی عظیم دوست داشتن".

از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ سیاوش کسرایی به دلیل سانسور شدید نتوانست دفتر شعری در ایران منتشر کند. در این سالها تنها یک دفتر شعر کوچک با قطع جیبی و با نام مستعار "بزرگ شبان امید" از سیاوش کسرایی در سوئد منتشر شد که نامش "به سرخی آتش به طعم دود" بود. این دفتر کوچک که شامل ۲۱ شعر سیاسی- اجتماعی از کسرایی است، در سال ۱۳۵۵ منتشر شد و احسان طبری بر آن مقدمه نوشت. اثرگذارترین شعرهای این دفتر عبارت‌اند از: "دگر به جوخه‌ی آتش نمی‌دهند طعام"، "به سرخی آتش به طعم دود"، "دیداری یک سویه"، "گیل‌آوا"، "هجده هزارمین"، "بر سرزمین سوختگی".

در سال ۱۳۵۷ دفتر شعر تازه‌ای از سیاوش کسرایی در ایران منتشر شد که عنوانش "از قرق تا خروس‌خوان" بود و ده شعری را که کسرایی در همراهی با تظاهرات و اعتصابات عمومی سروده بود در بر می‌گرفت.

در سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۶۰ هم دو دفتر شعر "آمریکا! آمریکا!" و "چهل کلید" از سیاوش کسرایی، هر دو با مقدمه‌ی احسان طبری، منتشر شد. شعرهای "بازگشت"، "یلدا"، "شعر یونانی" و "مردی بزرگ در خم این راه" از شعرهای زیبای این دو دفتراند.

زمستان سال ۱۳۶۱ کسرایی ناچار به ترک ایران و مهاجرت به افغانستان شد و چندسالی را در کابل به سر برد. در این سالها دو دفتر شعر از او در کابل منتشر شد که دربرگیرنده‌ی برگزیده‌ای از شعرهای سالهای پیشینش بودند. اولی "تراشه‌های تبر" نام داشت که با مقدمه‌ی عبدالله سپندگر در سال ۱۳۶۲ در کابل منتشر شد و دومی "پیوند" نام داشت که سال بعد در همین شهر به چاپ رسید.

کسرایی پس از چند سال به مسکو رفت و چندسالی را در این شهر گذراند. در این سالها دو دفتر شعر "هدیه برای خاک" و " ستارگان سپیده‌دم"-  اولی در سال  ۱۳۶۳ و دومی در سال ۱۳۶۸- در لندن از کسرایی منتشر شد که دربرگیرنده‌ی برگزیده‌ای از شعرهای دفترهای پیشین، در کنار شعرهای تازه‌ای بودند که در تهران، کابل، باکو و مسکو سروده بود.

سپس کسرایی به اتریش رفت و سالهای آخر عمرش را در وین سپری کرد. در سال  ۱۳۷۴ و در آخرین سال عمر، منظومه‌ی حماسه‌ای دیگری از سیاوش کسرایی در وین منتشر شد با عنوان "مهره‌ی سرخ" که یکی از درخشانترین منظومه‌های شعر معاصر است و از نظر ارزش ادبی شاید یک سر و گردن از "آرش کمانگیر" هم بالاتر ایستاده است، اگرچه هنوز آن‌طور که باید و شاید شناخته و ارزشهای اصیل شاعرانه‌اش درک نشده است. بی‌شک در دهه‌های آینده این منظومه هم جایگاه شایسته‌ی خود را خواهد یافت و در کنار "آرش کمانگیر" قرار خواهد گرفت.

سیاوش کسرایی در ۱۹ بهمن ۱۳۷۴ در پی ناراحتی قلبی مزمن و به دنبال عفونت شدید ریه، زندگی را بدرود گفت و به ابدیت پیوست. به هنگام مرگ سیاوش کسرایی ۶۹ سال داشت. او را در بخش هنرمندان گورستان مرکزی وین به خاک سپردند.

در سال ۱۳۷۸ منتخبی از سیزده دفتر شعر سیاوش کسرایی با عنوان "از خون سیاوش" در تهران منتشر شد.
در سال ۱۳۸۱ دفتر شعر "هوای آفتاب" شامل ۶۸ شعر از واپسین سروده‌های منتشر نشده‌ی سیاوش کسرایی که آنها را از پاییز ۱۳۶۱ در تهران تا سال ۱۳۷۳ در کابل و مسکو و دوشنبه و باکو سروده بود، به چاپ رسید. شعرهای "چشم به راه"، "دیدار خوب تو"، "با هرچه‌ام که شعله به جان است.."، "دریایی"، "ققنوس"، "از این سوی با خزر"، "غزل سیاه" و "هوای آفتاب" شعرهای جذابتر این دفتراند.

سیاوش کسرایی در طول سال‌‌های ۱۳۴۷ تا ۱۳۶۱ مقالاتی درباره‌ی نیما و شعرش نوشت و سخنرانیها و گفت‌وگوهایی انجام داد که متنشان در نشریات آن‌ سالها منتشر شد و بخشی از آنها در سالهایی که او در دانشگاه زاهدان "شعر معاصر" تدریس می‌کرد، از سوی این دانشگاه و در سال ۱۳۵۴ به صورت جزوه‌ای با عنوان "چهره‌ی مردمی شعر نیما" چاپ و منتشر شد. در سال ۱۳۸۲ این متنها در کنار چند متن پژوهشی که در سالهای بعد نوشته شده بود و چند متن ادبی- داستانی برای کودکان و بزرگ‌سالان، به صورت کتابی با عنوان "در هوای مرغ آمین"، منتشر شد.

و سرانجام در سال ۱۳۸۴ مجموعه‌ی شعرهای سیاوش کسرایی، توسط انتشارات نگاه، منتشر شد. البته کسرایی شعرهای دیگری هم سروده که در این مجموعه چاپ نشده و هنوز در ایران در قالب کتاب منتشر نشده است.

آذر 1387

نقل آثار این وبسایت تنها به صورت لینک مستقیم مجاز است. / طراحی و اجرا: طراحی سایت وبنا