نظر پرویز ناتل خانلری درباره‌ی نقد و منتقد ادبی
1391/4/22

یکی از ادیبان دانشمندی که در ایران به طور جدی به موضوع نقد ادبی و منتقد پرداخته و درباره‌ی آن مقالات مختلفی نوشته، پرویز ناتل خانلری است. او از آغاز راه‌اندازی مجله‌ی سخن در خرداد سال 1322 به نگارش مقاله‌های نظری درباره‌ی نقد ادبی و ویژگیها و اهمیت آن و نظریه‌های نقد ادبی و مشخصاتی که یک منتقد ادبی باید داشته باشد و مسائلی از این دست، و انتشار آنها در مجله‌ی سخن پرداخت. مجموعه‌ی مقاله‌هایی که پرویز ناتل خانلری در این زمینه‌ها نوشته او را در جایگاه اولین کسی که در ایران به صورت مستمر و جدی به موضوع نقد ادبی و مسائل نظری آن پرداخته، قرار داده است.
یکی از نخستین مقاله‌هایی که پرویز ناتل خانلری درباره‌ی نقد ادبی نوشته، مقاله‌ای‌ست با عنوان "انتقاد" که در شهریور سال 1324، در شماره‌ی هشتم- سال دوم- مجله‌ی سخن منتشر شده است. من در این متن گزارشی کوتاه از مسائل مهمی که او در این مقاله مطرح کرده، ارائه می‌دهم.
پرویز ناتل خانلری مقاله‌ی "انتقاد" را با این مقدمه شروع کرده که هرچیز که هدف و مقصودی دارد، دارای نظم و قانون است؛ و هرچه نظم و قانون دارد، ناچار دارای میزانی‌ست که با آن سنجیده می‌شود؛ و بر اساس این سنجش است که می‌شود درست را از نادرست و کامل را از ناقص بازشناخت. به نظر او سنجش و بررسی لازمه‌ی پیش‌رفت هر فنی‌ست و تا با بررسی و سنجش، نادرست را از درست و معیوب را از سالم و ناقص را از کامل تشخیص ندهیم خطا را نمی‌شناسیم و از آن پرهیز نمی‌کنیم، در نتیجه کارمان بی‌عیب‌ونقص نمی‌شود. به نظر پرویز ناتل خانلری همان‌طور که زرگر با استفاده از ابزار محک، عیار زر را می‌سنجد؛ خالق اثر ادبی هم به کمک محک نقد، عیار اثر خود را می‌سنجد و به میزان ارزش ادبی آن پی می‌برد.
پرویز ناتل خانلری در مقاله‌اش مطرح کرده که با وجود این‌که بعضی از خالقان آثار ادبی انتقاد از آثارشان را برنمی‌تابند و از آن می‌رنجند ولی نمی‌توان منکر اهمیت انتقاد شد. انتقاد امروزه یکی از فنهای ادبی و فن مهمی است و منتقد حقیقی به اندازه‌ی نویسنده و شاعر حقیقی به پیش‌رفت و تکامل ادبیات خدمت می‌کند. سپس او سنت بو و بلینسکی را به عنوان نمونه مطرح کرده که اولی در پیش‌رفت ادبیات فرانسه و دومی در پیش‌رفت ادبیات روسیه نقش بسیار مهمی داشته‌اند و نقششان از نقش هیچ شاعر و نویسنده‌ی بزرگ این دو سرزمین کمتر نبوده است.
به نظر پرویز ناتل خانلری قلمرو کنش منتقد گسترده‌تر از قلمرو کنش خالق اثر ادبی است، زیرا خالق اثر ادبی تنها با خواننده‌ی اثر سروکار دارد ولی منتقد هم با خالق اثر ادبی سروکار دارد هم با خواننده‌ی آن، و از یک سو باید با سنجش عیب و حسن اثر ادبی خالق آن را راه‌نمایی کند و او را از بد و خوب کارش آگاه کند و از سوی دیگر باید خواننده‌ی اثر ادبی را از ارزشهای اثری که خوانده باخبر کند و عیب و حسن اثر را به او نشان بدهد و او را برای ادراک زیبایی اثر ادبی و لذت ناشی از مطالعه‌ی آن آماده کند و با نشان دادن نقاط قوت و ضعف اثر، ذوق ادبی خواننده را بپروراند و از این راه به پیش‌رفت و ترقی ادبیات و ذوق ادبی جامعه کمک کند. به همین علت است که انتقاد ادبی در کشورهایی که ادبیات پیش‌رفته و تکامل‌یافته‌ای دارند، این‌قدر پیش‌رفت کرده و به دانش ادبی مهمی تبدیل شده و مقام بلندی پیدا کرده است.
یکی از وظیفه‌های مهمی که پرویز ناتل خانلری برای منتقد قائل شده معرفی آثار ادبی تازه منتشر شده به خواننده و تعیین ارزش ادبی آنها و سنجش عیب و حسن و بد و خوب آنها برای اوست تا خواننده در بین آثار ادبی تازه منتشر شده‌ی فراوان سرگردان و گم‌راه نشود و بتواند در فرصت کمی که دارد با توجه به ذوق و سلیقه‌اش کتاب مناسبی را برای مطالعه انتخاب کند و در ادراک دقایق آن از منتقد که سنجنده‌ی دقایق و ظرایف اثر ادبی است، یاری بجوید. این امر به نظر او از آن‌جهت اهمیت دارد که هر ماه در هر رشته دهها و شاید صدها کتاب تازه منتشر می‌شود و انتخاب کتاب خوب برای خواننده کاری دشوار است و او نیاز به کسی دارد که ارزش ادبی آثار منتشر شده و حسن و عیب هریک از آنها را برایش روشن کند و این کس همان منتقد ادبی است.
به نظر پرویز ناتل خانلری انتقاد یک منتقد از یک اثر ادبی همیشه درست و وارد نیست و منتقد ادبی هم مثل هر بشر دیگری ممکن است در کارش اشتباه کند و عمل سنجش اثر ادبی را دقیق و درست انجام ندهد. به همین علت است که می‌بینیم درباره‌ی یک اثر ادبی گاه منتقدانی نظرهای ضد و نقیض و مخالف هم داشته‌اند و عقیده‌های مختلف ابراز کرده‌اند. ولی باید دانست که این اختلافات نادر است و کمتر دیده شده که منتقدی از روی غرض‌ورزی یاوه‌ای را شاه‌کار ادبی جا بزند یا شاه‌کاری را پست و ناچیز معرفی کند، زیرا هرچقدر هم که به غرض خود دل‌بسته باشد نام و آبرو و اعتبارش برایش مهمتر است و خوب می‌داند که تنها او نیست که درباره‌ی اثر ادبی داوری می‌کند، منتقدان دیگران هم هستند که هم اثر را خواهند سنجید و هم سنجش او را خواهند سنجید و اگر او غرض‌ورزی کرده و بر اساس آن اثر ادبی را سنجیده باشد، غرض‌ورزی‌اش افشا و نادرستی سنجشش آشکار می‌شود و به این ترتیب حیثیت ادبی و اعتبار کارش خدشه‌دار می‌شود و مورد سوآل قرار می‌گیرد. به نظر پرویز ناتل خانلری آن‌جا که موازین درست و دقیق وجود دارد احتمال خطا در سنجش کم است، و خطا بیشتر در جایی رخ می‌دهد که اثر ادبی دارای بدعتی نو باشد که به سبب تازگی، سنجش آن با میزانهای موجود مقدور نباشد.
به نظر پرویز ناتل خانلری اگر منتقدی از یک اثر ادبی ایرادی گرفت خالق اثر نباید کینه‌ی او را به دل بگیرد و با او دشمن شود، بلکه اگر آن ایراد وارد باشد باید سپاس‌گزارش باشد و از او به این سبب که راه‌نمایی‌اش کرده و او را متوجه عیب و نقص اثر ادبی‌اش کرده تشکر کند، اگر هم ایراد وارد نباشد باز خالق اثر ادبی زیانی ندیده و چیزی از دست نداده تا بابت آن بخواهد به منتقد کینه بورزد و کار او را تلافی کند. حداکثر این است که بر نادانی و کج‌سلیقگی منتقد بخندد، چنان‌که بسیاری از نویسندگان بزرگ بر منتقدان کج‌سلیقه و نادان خندیده‌اند.
سپس او به بررسی وضع انتقاد ادبی در ایران پرداخته و نوشته که خالقان آثار ادبی در ایران به نقد و انتقاد اعتقادی ندارند و اگر کسی جرأت کرد و ایرادی به کارشان گرفت، او را به غرض‌ورزی و دشمنی متهم می‌کنند و با ناسزا و دشنام از میدان به درش می‌کنند، چون که به قدرت خلاقیت ادبی خود ایمان ندارند و خودخواهی آنها بر هنرخواهی‌‌شان غلبه دارد. با آن‌که همیشه از معنویات دم می‌زنند و دیگران را با تحقیر و ریش‌خند شیفته‌ی مادیات می‌خوانند، با این وجود از معنی نزدشان خبری نیست و نفعشان نفع محسوس و آنی است و لذتشان لذت عامیانه و جسمانی.
در ادامه  به گله از هم‌میهنانش پرداخته و نوشته که ادبیات و هنر برای ما قدری ندارد، حتا بازیچه هم نیست. کاش بازیچه بود! آلت تقلب و تزویر و ریاست، مایه‌ی کاسبی است، وسیله‌‌ی کسب جاه و مال است و ترقی اداری و اجتماعی، وسیله‌ی خوب خوردن و خوب پوشیدن و خودفروشی است.
سپس به وضعیت اسفناک انتقاد در جامعه‌ی آن روزگار اشاره و خاطرنشان کرده که بعضی از خالقان آثار ادبی نسخه‌ای از اثر ادبی خود را به هر یک از دوستان و آشنایان اهل قلم خود می‌دهند و از ایشان خواهش می‌کنند که درباره‌اش چیزی بنویسند. این "چیزی" که مورد تقاضای آنهاست البته ستایش و تحسین است و آن دوست وظیفه دارد که آنها را با بزرگان قدیم و جدید مقایسه کرده، آنها را هم‌مقام ایشان یا بالاتر از آنها بشمارند و خدمتشان تبریک و تهنیت عرض کنند که چنین شاه‌کاری پدید آورده و خدمتی بزرگ به عالم ادبیات میهن عزیز خود کرده‌اند. و اگر خدای ناکرده آن دوست از جهتی شاه‌کارشان را نپسندید یا ایرادی از آن گرفت، آنها یقین می‌کنند که این کار دوستشان دشمنی در حقشان بوده و این دشمنی از سرچشمه‌ای آب می‌خورد، یا رفیقشان از حسد تاب تحمل نیاورده یا تحریک و توطئه‌ای در میان بوده است. دیگرانی هم که زرنگتراند راهی آسانتر را برمی‌گزینند تا از این دردسرها ایمن باشند. آنها خود چند تقریظ بلندبالا، پر از مدح و تحسین و آفرین درباره‌ی کتاب خود می‌نویسند و یا با امضاهای جعلی منتشر می‌کنند یا از دوستانشان می‌خواهند که زحمت بکشند و پای آن تقریظهای ستایش‌آمیز را امضا کنند.
به نظر پرویز ناتل خانلری کسانی هم که خود را اهل فن می‌شمارند ارادتی به فن خود نشان نمی‌دهند و ایمان به امری معنوی و دفاع از آن در نظر ایشان کاری لغو و بی‌هوده است. اینان می‌اندیشند که مگر نه این‌که نویسنده مشتاق تحسین و آفرین است، تحسین و آفرین هم که مایه‌ای ندارد و زیانی به جیب کسی نمی‌رساند، پس چرا او را برنجانند و این رنجش سبب شود که در محفلی از ایشان بد بگویند یا ایرادی به آثارشان بگیرند و این ایراد از مقام و منزلت ایشان بکاهد و مرتبتشان را تنزل دهد و موقعیت ادبی‌شان را تضعیف کند.
به نظر پرویز ناتل خانلری نتیجه‌ای که از این وضع حاصل شده این است که در کشور ما ادبیات و هنر محکی ندارد و هرگز پای سنجشی به میان نمی‌آید. در کشور ما ادیبتر و هنرمندتر کسی نیست که قریحه‌ی ذاتی‌اش او را برای پیروی راه ادبیات و هنر برگزیده و با پای همت و کوشش این راه دراز و دشوار را پیموده باشد، بلکه کسی‌ست که ترفندها و تمهیدهای لازم برای کسب این شهرت را آموخته باشد.
به باور پرویز ناتل خانلری در کشور ما درجات اداری و اجتماعی با مقامات ادبی و هنری ارتباط مستقیم و تنگاتنگ دارد. اگر مردی متنفذ است و می‌تواند دوستانش را به کارهای بزرگ بگمارد، صدالبته که نویسنده‌ای بزرگ است و چشم روزگار مانندش را حتا در خواب هم ندیده است. اگر وزیر یا مدیر است کافی‌ست چند بیت سست و بی‌مزه بگوید تا او را در ردیف شاعران بزرگ تاریخ ادبیات ایران قرار دهند و اگر با وزیران و وکیلان دوستی و با رجال مملکتی نشست و برخاست دارد حتماً از ادبیان نامی است.
به نظر پرویز ناتل خانلری به این سبب هرکس که در این کشور بخواهد برای پیش‌رفت ادبیات و هنر به انتقاد بپردازد و آثار این و آن را به محک سنجش بزند، دشمن بسیار خواهد یافت. گوش هیچ‌کس یه شنیدن انتقاد عادت ندارد. هیچ نویسنده‌ای گمان نمی‌کند که ممکن است در آثار او عیب و نقصی باشد و اگر کسی عیب و ایرادی بر کارش گرفت حتماً بدخواه است و در ایرادگیری قصد سوئش آزار و دشمنی است. هرقدر هم در عظمت قدر کتاب مبالغه کنید و فصلهایی در مدح و تحسین آن بپردازید باز همین‌که یک ایراد کوچک بر آن گرفتید، نویسنده‌ی بزرگ می‌رنجد و در خیابان روی از شما برمی‌تابد و شما را حسود و بدجنس می‌شمارد. این تجربه را درباره‌ی اشخاص مختلف تکرار کنید تا برای خودتان جماعتی دشمن بتراشید و روزگارتان سیاه شود.
در پایان پرویز ناتل خانلری نصیحت یکی از دوستان ادیبش را بیان کرده که به او اندرز داده بوده که دشمن بسیار دارد و باید از عاقبت کار اندیشه کند. پرویز ناتل خانلری از او پرسیده: "چاره چیست؟" دوستش نصیحتش کرده: "حقیقت‌طلبی را کنار بگذار. اگر شعری سست و بی‌معنی شنیدی در فکر آن نباش که شعر چگونه است، بلکه شاعر را در نظر بیاور که صاحب مقام و نفوذ است و دوستی و دشمنی او بی‌سودوزیان نیست."

تیر 1391

نقل آثار این وبسایت تنها به صورت لینک مستقیم مجاز است. / طراحی و اجرا: طراحی سایت وبنا