قلب من جزیره‌ی قناری است
1403/5/28

قلب من پر از قناریان نغمه‌خوان خوش‌نواست.
قلب من پر از قناریان پرگشوده است.
قلب من پر از قناریان پرشکسته است.
قلب من پر از قناریان بی‌نوای در قفس اسیر مانده است.
قلب من پر از قناریان زخمی است.
قلب من پر از قناریان خسته است.
قلب من پر از قناریان ناامید و از درِ امید رانده است.
قلب من پر از قناریان کرده کز به گوشه‌ای و غرق غم نشسته است.
قلب من پر از قناریان غرق در هوای پرکشیدن و به اوج آسمان رسیدن است.
قلب من پر از قناریان عاشق رهایی است و رستگاری همیشگی.
قلب من جزیره‌ی قناری است.

من برای فوج فوج این قناریان بی‌شمار خوش‌نوا که ساکنان این جزیره‌اند
می‌سرایم و سروده‌‌ام سرودهای بی‌‌شمار
در تمام این درازسال‌ها و سال‌ها و سال‌های سخت انتظار
سال‌های داغ اشتیاق
سال‌های بی‌قرار چشمِ انتظار دوختن به درب آرزو
گاه ناامید و گاه امیدوار
سال‌های تلخ‌کامی مداوم و همیشه بدبیاری و همیشه نامرادی و شکست
با وجود این
هیچ‌گاه و هیچ‌گاه و هیچ‌گاه
دست‌های خود نَشُستم از امید
دست بر نداشتم از آرزوی آسمانی رها شدن
و رها به هر کرانه پا نهادن و بدون قیدوبند و رستگار زیستن
زندگی بدون ترس از اسارت همیشگی درون یک قفس
زندگی بدون دلهره، بدون واهمه
زندگی بدون خستگی و پاودست‌بستگی و دل‌شکستگی
زندگی بدون ماتم و غم و بدون رنج و زجر و درد
زندگی بدون اضطراب و التهاب و بی شکنجه و عذاب
در جزیره‌ی قناری‌ام
این جزیره‌ی پر از قناریان خوش‌نوا
با ترانه‌های جان‌فزای دل‌ربا و دل‌گشا.

من بدون وقفه و بدون هیچ‌گونه خستگی
و بدون هیچ‌گونه شک و یأس
باز هم وَ باز هم وَ باز هم
بی توقف و درنگ
تا که زنده هستم و به زندگی ادامه می‌دهم
تا که قلب عاشق رهایی‌ام درون سینه می‌تپد
تا که خون درون هر رگم روانه است
دست برندارم از سرودن و سرودن و سرودن همیشگی
می‌سرایم از صمیم دل برای این قناریان بی‌شمار ساکن جزیره‌ی قناری‌ام
قلبم- این جزیره‌ای که از قناریان ناتوان و کم توان و پرتوان پر است
قلب من که زادگاه و خاستگاه فوج فوج این پرندگان تشنه‌ی رهایی است
این قناریان پر گشوده‌ی پر از امید و آرزو برای پر زدن در آسمان بی‌کران آرمان
این قناریان خوش‌نوای عاشقانه نغمه‌خوان
این قناریان شعرآشیان.

نقل آثار این وبسایت تنها به صورت لینک مستقیم مجاز است. / طراحی و اجرا: طراحی سایت وبنا