رفیق درختان سرسبز باش
از آن شادکامان شادابیافشان سرسبز باش
بگو حرفهای دلانگیز در گوششان نرم و آرام
از آن حرفهای خوشآهنگ و پرشورپژواک
از آن حرفهایی که لطف و لطافت
از آهنگشان میتراود
و پژواکشان دلنواز است
سخنهای جانپرور پرطراوت
سخنهایی از جنس ابریشمین رفاقت
نوازشگر و نرم همچون نسیم سعادت
پر از عطر و بوی صمیمیت و برگ و بار مودت.
درختان فهیماند و سرشار هستند از قدرت قدردانی
و آکنده هستند
از احساس ارزندهی حقشناسی
پُرند از سخاوت
کریماند و دارند جانی سراسر کرامت
به تو روح سبز شکفتن عطا میکنند
اگر یارشان باشی و مهربان با درختان
و پر میکنندت از احساس شاداب بودن
اگر همنوا باشی و همزبان با درختان.
□
رفیق درختان سرسبز باش
از آن نیکخویان همواره خندان سرسبز باش
به آنها بگو حرفهای دلت را
به آنها بکن تکیه و اعتماد
و همسایهشان باش تا در پناهت بگیرند
و از سایهی امنشان بهرهمندت بسازند
از آن سایهسار نشاطآور و روحپرور
از آن سایهسار صفابخش آرامشآور.
□
رفیق درختان سرسبز باش
از آن سربلندان پیوسته پویان سرسبز باش
و همواره میباش با آن صفاگستران مهربان
بیاموز درس گرانمایهی سبزکیشی از ایشان
بیاموز درس صفابخشی از شاخساران پربرگشان
بیاموز درس حضوری ثمربخش در این جهان
که سرشار باشد از آرامش جان
و گستردن سایه بر خاک با منتهای سخاوت
و بخشندگی طراوت به اطراف و اطرافیان
پر از مهربانی و با منتهای کرامت
هوا را تر و تازه کن همچون آنان
و میوه عطا کن به آن تشنگانی
که دلخسته و خشککاماند.
و سایه عطا کن به فرسودگانی
که تنها تویی جانپناه تمامی سرگشتگیها و سردرگمیهای بیانتهاشان.
□
تو در عمر کوتاه خود بر زمین کهنسال، مهمان سرسبز باش.
رفیق درختان سرسبز باش.
|