اصلیترین کار نیما در زمستان سال ١٣٣١ نوشتن "تعریف و تبصره" بود. [ایرج پارسینژاد- در کتاب "نیما یوشیج و نقد ادبی"- تاریخ نگارش این متن توسط نیما را، به اشتباه، خردادماه ١٣٢٢ نوشته است. (ص ١٨٨)] این نوشته، در حقیقت، مجموعهی یادداشتهایی دربارهی شعر و شاعری و حاشیههایی بر بعضی از شعرهای خود نیما و شاعران دیگر- از جمله شعرهای "ای شب"، "پادشاه فتح"، "کار شبپا" و ...- است. نوشتن یادداشتها را نیما از زمستان سال ١٣٣١ شروع کرد و تا تابستان سال ١٣٣٢ ادامه داد ولی نتوانست به پایان برساندش و در نتیجه متن ناتمام باقی ماند. یادداشتهای "تعریف و تبصره" در چند شماره از هفتهنامهی "آتشبار" که آن را دوستی از دوستان نیما- ابوالقاسم انجوی شیرازی- منتشر میکرد، بین دی ١٣٣١ تا مرداد ١٣٣٢ چاپ شد. پس از کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ انتشار هفتهنامهی "آتشبار" متوقف شد. نیما هم پس از آن، نوشتن "تعریف و تبصره" را ادامه نداد و آن را ناتمام گذاشت.
از یادداشتهای نیما چنین برمیآید که او خیلی دلش میخواست که متن مفصل منظمی دربارهی نظریهی شعریاش و ویژگیهای آن بنویسد ولی واقعیت این بود که او حال و حوصلهی انجام چنین کاری را نداشت، و عزم و ارادهی لازم برای اجرا کردن چنین پروژهی سنگین و وقتگیری که نیاز به کار سختکوشانه و پیگیرانهی فراوان داشت، در او نبود. برای همین هروقت که تصمیم میگرفت این کار را انجام بدهد، نتیجهی کارش مقداری یادداشت پراکنده میشد. چند سال پس از مرگ نیما، بخشی از این یادداشتها، با پیشنهاد خود نیما، در کتابی با عنوان "حرفهای همسایه" چاپ شدند، بخش دیگر هم در کتابی با عنوان "تعریف و تبصره و یادداشتهای دیگر" منتشر شدند.
در یادداشتهای "تعریف و تبصره" نیما کوشیده تا ویژگیهای تکنیکی "شعر آزاد"ش را به صورت پراکنده و نامنظم بیان کند. در یادداشتی نیما با اشاره به چاپ مقدمهی این متن، نوشته است:
"وقتی که مقدمهی "تعریف و تبصره" را چاپ میکردم، آلاحمد گفت: "یک چیز بگویم، استاد! بدت نیاد". گفتم : "بگو". آنوقت آهسته به من گفت: "همان حرفهایی است که در "دو نامه" زدهای." گفتم: "جوان باکمال! مردم را دارم چیزفهم میکنم."
چیزفهم کردن، مراد پی در پی تکرار کردن است. معالوصف اگر به متن رسیده بودم، حرفهایی داشتم، و خود "مقدمه" هم چشمانداز روحیهی مردم بود."
(یادداشتهای روزانهی نیما یوشیج- ص ٢٠٦)
در یادداشت دیگری با عنوان "مضامین شهوانی" هم نیما اشاره کرده که فرصت نکرده که "تعریف و تبصره" را بنویسد:
"این یادداشت خلاصهای است از نظر من که نیما یوشیج هستم و فرصت نشد که "تعریف و تبصره" را بنویسم."
(یادداشتهای روزانهی نیما یوشیج- ص ٢٦٥)
در چند تا از یادداشتهای شبانهاش هم نیما دربارهی مطلبهایی که در "تعریف و تبصره" نوشته، توضیحهایی داده، به عنوان نمونه، در یادداشت زیر نوشته است:
"من در "تعریف و تبصره" خیلی حمله کردهام به پرستندگان سبیل استالین قلدر. آیا فلان جوان، مثل فلان خانم قشنگ، که قضاوت میکند فلان حکومت بهتر است و قضاوت میکند که اسلام حکومت خوب دارد یا ندارد، چه اطلاعی از طرز حکومتها دارد؟ خیلی ساده است. آیا این جوان یا دختربچه درس خوانده است؟ فقه اسلامی دیده است؟ اینطور است که جوانان ما، خام و چشمبسته، فریب میخورند."
(یادداشتهای روزانهی نیما یوشیج- ص ٣٧)
نخستین بار متن "تعریف و تبصره" به اضافهی یادداشتهایی دیگر، به صورت کتاب، در سال ١٣٥٠ توسط انتشارات امیرکبیر چاپ و منتشر شد.
|