به راههای رفته فکر میکنم
به آن مسیرهای تنگ پیچ پیچ
پر از فراز و مملو از نشیب
که پشت سر به جا نهادهام
به پرتگاههای مرگبار
که با هزار ترس و لرز
عبور کردهام ز رویشان
به کورهراههای توبهتو
که گم شدم درونشان و دور گشتم از مسیر خود هزار بار
به سنگلاخهای سختگیر
که کردهاند خستهام قساوت وجودشان.
و فکر میکنم
چقدر از این مسیرها هنوز
به انتظار من نشستهاند تا
به سویشان روم
و از مقابل نگاه بدرقه کنانشان گذر کنم
و من در آنچه از مجال عمر مانده است میتوانم از
کدام راههای ناگذشته بگذرم
و در کدام پیچ از کدام راه
ز پا میافتم عاقبت
و غرق در سکونت سکوت میشوم.
تیر 1393
|