[اینها نمونههایی از شعرهای کوتاهی هستند که در شبانگاهان فروردین امسال برای صفحهی فیسبوکام سرودهام و هر یک را با تصویری متناسب با مضمونش در آن صفحه قرار دادهام- شعرهایی کم و بیش درسآموز و پندآمیز که حاصل خلوت با خود در واپسین ساعتهای شب اند.]
[زندگی]
زندگی زیباست حتا در دل ویرانهی زشتی
زندگی لبخند دارد بر لبان خویش حتا در دل ویرانهی ماتم
زندگی ماناست حتا در دل ویرانههای مرگ...
□
[در و دریچه]
به پشت آن دری که بسته است
به روی تو
عبوس و اخم بر جبین
زیاد منتظر نمان
چراکه میدهی ز دست
دریچههای باز را
که بر تو بر گشودهاند خندهرو و مهربان.
□
[درسآموزی از درخت]
درس نثار و بخشش بیچشمداشت را
باید که از درخت بیاموزیم
از آن کریمطبع سخاوتمند.
بیچشمداشت
او میکند عطا به طبیعت
سرسبزی و صفا
و هدیه میدهد به زمین لطف سایه را
و میکند نثار
گلها و میوههای تر و تازه را به ما.
□
[دل شکسته]
هرگز دل کسی را نشکن
زیرا دل شکسته، دریغا!
آیینهی شکستهی از هم گسستهایست
بیروح
و فاقد عطوفت و احساس
با تکههای تیز برنده
کز دست داده خاصیت بازتاب عاطفهها را
و هر دو را به یکسان مجروح میکند
هم آنکه دست مهر به سویش کند دراز
هم آنکه پای کینه گذارد به روی او.
□
[گر نیستی شعله]
گر نیستی شعله
آیینه باش، ای یار!
و روشنی تابناک زندگانی را
کز هر طرف با مهربانی بر تو میتابد
و میکند سرشار جانت را
از پرتو شادی و خوشبختی
با مهربانی بازتابان بر جهان، یارا!
و روشنایی بخش تاریکان دنیا را.
□
[نیکبختی]
نیکبختی ایستادن بر فراز قلهی آمال نیست
نیکبختی رو به بالا رفتن پیگیر در دشوارراه سختکوشیهاست
و عبور از صخرههای صعب و ناهموار نومیدی
و صعود بیتوقف رو به سوی قلههای بینهایت دور رؤیاها
و گذر از سنگلاخ خستگیهای نفسگیر توانفرسا
و تکاپو و تلاش دائم و نستوه
چیرگی بر ترسها و بزدلیهای فرومایه
و به چالشخواهی سرخوردگی و یأس دونپایه.
نیکبختی مقصد زیبا و والا داشتن در هر دم از عمر است
نیکبختی پیشرفتن در مسیر رو به اوج آرزوهاییست دور از دست.
□
[زمین در دستهای تست]
زمین در دستهای تست، ای فرزند آب و آفتاب و خاک!
زمین، این مهربان مادر
زمین، این زندگانیبخش جانپرور
زمین، این یار، این یاور.
سپاسش دار
که این سیارهی سرسبز ف زایا زادگاه تست.
پناهش باش
که او پشت و پناه تست.
نگاهش دار نیک و پاک
که آغوش پر از مهرش سرانجام آخرین آرامگاه تست.
□
[آنان که میسازند یا خلق میکنند]
[به مناسبت سفر دو موسیقیدان نامدار- کالین دیویس و داریوش صفوت- به جهان جاودانگی]
آنان که میسازند
یا خلق میکنند
هرگز نمیمیرند
آن زندهیادان
در یادگارهای گرامیشان
همواره زندهاند
آن تابناکان
تا در جهان نشانهای از آدمیت است
تا آدمیست زنده و سازنده
و زندگیست زاینده
همچون ستارههای فروزان
در آسمان خاطرهها و خیالها
تابندهاند.
فروردین 1392
|