سیبهایی بر درخت زندگانی میزند چشمک
سیبهای سرخ خوشمزه
سیبهای خوب
سیبهای عالی مرغوب
سیبهای آبدار آنجاست، آن بالا
و دریغ آن سیبها از دسترس دورند، خیلی دور
در عوض روی زمین افتاده دهها سیب کمآب پلاسیده
سیبهای کرموی لکدار و نامرغوب.
اغلب ما مردم بی جرأت و همت
چون که یارای صعود
از درخت زندگیمان نیست
غرق در حسرت به مشتی سیب پست بر زمین افتاده قانع میشویم
و نمییابیم دست
به گوارا سیبهای دلکشی کز دسترس دور است.
و فقط آنها که میباشند دارای دل و جرأت
آن توانمندان که پیگیرند و پرهمت
از درخت زندگی با سختکوشی و تقلا
میروند آهسته و آرام بالا
و از آن بالاترین شاخه
غرق در شادی پرشور توانایی به دست خویش میچینند
سیب سرخ و خوشگوار زندگانی را.
اسفند 1391
|