من لایک میکنم، پس هستم...
امروز
هشتاد و هفت مطلب را
با شصت و پنج عکس
و بیست و شش موزیک ویدئو
لایک کردهام
بیآنکه خوانده باشمشان حتا سرسری
یا نگاه کرده باشمشان درست و حسابی
آخر حساب، حساب ف بده بستان است
و بایست از خجالت دوستان فیسبوکیام
که تند و تند لایک میکنند نگارههای صد تا یک قازم را
دربیایم.
و از جماعت لایک کن کم نیاورم
و مهمتر از همه اینکه
این فلسفهی وجودیام است
و معنای هستیام
در نتیجه:
من لایک میکنم، پس هستم...
قانون بازی اینجا این است:
خوانده یا نخوانده
شنیده یا نشنیده
پسندیده یا نپسندیده
لایکم کن تا لایکت کنم.
دیروز این غزل حافظانهام
رکورد لایک شدن را شکست
"ای دوست فیسبوکیام! از لایک تو غافل نمان
خواهی اگر لایکت کنم، لایکم بکن، ای مهربان!
هر دم که بی لایک بگذرد آن دم هدر رفته، بدان
حالا اگر شیرفهم شدی، لایکم بکن فیسبوکی جان!"
هفتصد و هفتاد و هفت لایک
در عرض هفت ساعت
البته دروغ چرا؟
تا قبر آ آ آ
قبلش خودم
هفتصد و هفتاد و هفت نگارهی هفتصد و هفتاد و هفت دوست فیسبوکیام را
لایک کرده بودم
در عرض هفت ساعت و خوردهای
به قول معروف:
هرچی پول بدی آش میخوری
مَخلص کلام:
"من آنم که اوستام در فن لایک
بیهمتا و یکتام در فن لایک"
و نتیجهی هستیشناسانهی این شعر ناب پست مدرن:
من لایک میکنم، پس هستم...
|