نان
1391/3/17

دانید من که هستم؟
من نان تازه هستم.

خوش‌عطرم و برشته
عطرم به جان سرشته.

زینت سفره‌هایم
قوّت دست و پایم.

حاصل کار یاران
خوراک صدهزاران.

حکایتم دراز است
در من هزار راز است.

بشنو تو سرگذشتم
چه بودم و چه گشتم.

دانه بودم ابتدا
دانه‌ی ناز و زیبا.

دهقان پیر مرا کاشت
زحمت کشید تا برداشت.

هر روز و شب داد آبم
ببین چقدر شادابم.

از رنج و کار دهقان
کم‌کم شدم شکوفان.

قدم بلند شد کم‌کم
بوسید رویم را شبنم.

به‌به به خوشه‌هایم!
گندم باصفایم.

شد ساقه‌ام طلایی
آی برزگر کجایی؟

دروم کرد مرد دهقان
برد پیش آسیابان.

آردم کرد آسیابان
خمیر شدم پس از آن.

گذاشت رو پاروش نانوا
چید تو تنور خمیر را.

گرفتم از آتش جان
یواش یواش شدم نان.

خیلیها گرم کارند
شب تا سحر بیدارند.

تا نان شود مهیا
آید به سفره‌ی ما.

ای که می‌خوری نان را
بدان تو قدر آن را.


مهر 1366

نقل آثار این وبسایت تنها به صورت لینک مستقیم مجاز است. / طراحی و اجرا: طراحی سایت وبنا