بود در كشور افسانه كسى
شهره در نه گفتن
- نام میخواهى؟
- نه
- كام میجويى؟
- نه
- تو نمیخواهى يك تاج طلا بر سر؟
- نه
- تو نمیخواهى از سيم قبا در بر؟
- نه
..................
سیاوش کسرایی
سر فرود آوريم در برابر نهگويانى كه سر فرونياوردند در برابر زور و زر و نه گفتند به بيداد و فساد.
بر سر در گذرگاه تاريخ نوشتهاند: "اگر از نهگويانى به آنچه ضد انسان است و آنكه دشمن انسانيت، در اين راه پيش رو و نامت را مانا و يادمان كن."
انسانها را از يك ديدگاه روانشناسانهی اجتماعى میتوان به دو گروه اصلى بخش كرد: "نهگويان" و "آرىگويان".
نهگويان پيشاهنگان تاريخاند و نيروى پيشتازى آن. از ميان نهگويان آنان كه به بيداد، تبعيض، حقكشی، زورگويى، جهل و خرافه، فساد و تباهى، واپسگرايى، دروغ و دورويى، فريبكارى و تظاهر، و به هرچه از اين دست است "نه" میگويند همراهان آرمانى، ايمانى و عقيدتى هماند، در هر گوشهی جهان و از هر نژاد و مليت و مسلك و آیينى كه باشند. نه ساده بودن برايشان مزیتیست نه پيچيده بودن، نه شهرى بودن نه روستايى بودن، نه ميزان تحصيلات نه ميزان دانستهها... آنچه براى ايشان از اين ديدگاه مزيت و ارجحيت ايجاد میكند ميزان نستوهى و استواریشان در نه گفتن است و اينكه به چه چيز و چه كس نه میگويند. و همين نهها هستند كه چرخهاى ارابهی تاريخ و گردونهی تمدن و فرهنگ را میسازند و به پيش میرانند.
پيشتاريخ و تاريخ ما مزين است به نام رادمردان و آزادزنان وارسته و فداكارى كه نهگويانى نستوه و دريادل بودند و فرهنگ و تمدن ما مرهون و مديون استوارى آنان در نه گفتن به دشمنان پيشرفت و تعالیست.
آرش نهگوى بزرگ به اسارت بود و بهاى نهاش را با جانش پرداخت. كاوه به بيداد نه گفت و سياوش به خيانت و هر دو در "نه"هاى سترگ خويش ابدى شدند.
زرتشت به تاريكى و تفرقه نه گفت، مانى به تاريكانديشى، مزدك به نابرابرى. بابك و حلاج هم نهگويانى نستوه بودند. در فردوسى، خيام، ناصرخسرو، ابن يمين، عطار، حافظ و مولوى سترگ شاعرانى نهگو میبينيم و در فارابى، پورسينا، بيرونى، فخر رازى و شهاب سهروردى بزرگ حكيمان و فيلسوفان نهگو مىيابيم.
جنبشهاى خرمدينان، زنگيان، قرمطيان، اسمعيليان، سربهداران و حروفيان همگى بر بنيان نهگويى به سلطهی سلطانهای زورگو و بیدادگر به وجود آمدند. تاريخ معاصرمان هم نهگويان بزرگى در دامان خونینش پرورده است. احمد روحى، ميرزاجهانگير صور اسرافیل، ميرزا فتحعلى آخوندزاده، میرزاآقا کرمانی، ستار، باقر، حيدر، ميرزاكوچك، كلنل محمدتقى پسیان، محمد خيابانى، فرخى يزدى، مدرس، ارانى، میرزاده عشقی و صدها بزرگوار ديگر پس از آنان، از گروه نهگويانىاند كه تاريخ اجتماعى امروز و فرداى ما وامدار مقاومت ايشان و استواريشان بر نههاى محكم و راسخ و نستوهیست كه گفتهاند و بر سر آن حتا به بهاى زندان و شکنجه و تبعید و ترور و تیرباران و طناب دار و ایثار جان ايستادهاند.
اسفند 1381
|