جوزپه تارتینی (۱۷۷۰- ۱۶۹۲) نوازندهی چیرهدست ویولن و یکی از مکتبآفرینان نوازندگی ویولن در ایتالیا بود. او از پیشگامان نوازندگی ویولن در سدهی هجدهم بود و آثاری بسیار زیبا و جذاب برای ویولن و ویلنسل آفرید. نوجوانیاش را نزد کشیشان گذراند و نواختن ویولن را در همین دوران فراگرفت. در جوانی در دانشگاه پادوا به تحصیل حقوق پرداخت و در کنار این رشتهی دشوار تحصیلی، شمشیربازی آموخت و یادگیری نوازندگی ویولن را هم تکمیل کرد و در این هر دو فن مهارت و شهرت پیدا کرد. به دنبال یک ماجرای عشقی جنجالی و ازدواج با یکی از دختران خانوادهی کاردینال کورنارو، حکم بازداشتش صادر شد و مجبور به فرار از پادوا شد. پس از فرار، مدتی به جامهی راهبان در آمد و به یک صومعه پناهنده شد. در آنجا تحصیلات موسیقیاش را تکمیل کرد و سونات مشهور اهریمن را ساخت. پس از ترک صومعه، حرفهی نوازندگی و آهنگسازی را برگزید. در این دوره به علت ترس از شناخته شدن و تحت پیگرد قرار گرفتن، همیشه با نقاب و در پس یک پرده مینواخت و اجازه نمیداد کسی به هویت حقیقیاش پی ببرد. تا اینکه روزی بهطور تصادفی همشهریانش او را از نزدیک دیدند و شناختند و به او مژده دادند که خشم و غضب کاردینال فروکش کرده و او را بخشیده است. با شنیدن این خبر، تارتینی بسیار خوشحال شد و با شتاب راهی پادوا گردید و پس از سالها دوری و جدایی نزد همسر و خانوادهاش بازگشت و دیگر جز برای مدتی کوتاه که به پراگ رفت، از پادوا خارج نشد.
جوزپه تارتینی ۳۶ساله بود که مدرسهی مشهور ویولن خود را بنیان نهاد و در کنار آهنسازی و نوازندگی به تربیت شاگردان پرداخت و روشهای نوین نوازندگی ویولن را که خودش ابداع کرده بود، به آنها آموزش داد. تارتینی در تکنیک نوازندگی ویولن تحولی بزرگ پدید آورد. از او بیش از ۱۴۰ کنسرتو برای ویولن یا ویلنسل و بیش از ۱۰۰ سونات ویولن و حدود پنجاه تریو به یادگار مانده است. یکی از آثار بسیار مشهورش سونات ویولن اهریمن است که داستانی شنیدنی دارد. مطابق آنچه ژرم دو لالاند- ستارهشناس مشهور فرانسوی- که تارتینی را در سفرش به ایتالیا از نزدیک دیده بود، در سفرنامهاش روایت کرده، شبی در سال ۱۷۱۳ میلادی، تارتینی اهریمن را در خواب شبانگاهی دید و از او پرسید:
- ای اهریمن! تو چیزی از موسیقی میدانی؟
اهریمن گفت:
- بله، و تعریف از خود نباشد ویولنیست زبردستی هم هستم.
تارتینی برای آزمایش اهریمن، ویولنش را به او داد و از او خواست آهنگی بنوازد و مهارتش را نشان بدهد. اهریمن ویولن تارتینی را گرفت و نغمهای چنان دلنشین و جذاب نواخت که تارتینی را مسحور و مفتون کرد. تارتینی چنان هیجانزده شد که از شدت هیجان از خواب پرید و همان نیمهشب، نتهای آهنگی را که اهریمن برایش نواخته و با آن هنرنمایی کرده بود، بر روی کاغذ آورد تا آن آهنگ جادویی را فراموش نکند. نام قطعه را هم به افتخار نوازندهی آن، سونات اهریمن گذاشت.
سونات اهریمن از سه بخش تشکلیل میشود. بخش نخست آن با پیشدرآمدی ملایم و دلانگیز شروع میشود و پس از تریل کوتاهی با یک آهنگ واسطه که نقش پل ارتباطی بین پیشدرآمد و درآمد را بازی میکند، به تم اصلی میرسد. بخش دوم شبیه آهنگهای باخ است و بهدلیل تزئینات زیاد و ظرایف تکنیکی و نغمهی شورانگیر، بیش از دو بخش دیگر مشهور است. بخش سوم با پرهلودی آهسته شروع میشود. در این بخش چند واریاسیون تکنیکی بسیار دشوار و پیچیده اجرا میشود. تارتینی از شیوهی نوازندگی اهریمن که در خواب دیده بود، در این واریاسیونها تقلید کرده است. این بخش با دابلتریلها و استاکاتوهایی که اجرایشان دشوار است و به مهارت بسیار زیاد نوازنده نیاز دارد، حالوهوایی شیطانی و جذاب به سونات داده و آن را متناسب با نام رمزآمیزش ساخته است.
تارتینی در نوازندگی ویولن در سدهی هجدهم همان شهرت و اهمیتی را پیدا کرد که در سدهی نوزدهم پاگانینی به آن دست یافت. مکتب نوازندگی او مشهورترین و معتبرترین و پیشروترین مکتب نوازندگی ویولن در سدهی هجدهم و تا پیش از ظهور پاگانینی بوده است.
آذر 1383
|