امینالله حسین در سال 1284 خورشیدی در شهر سمرقند و در خانوادهای ثروتمند زاده شد. خانوادهاش به علت نابهسامانیهای اجتماعی- اقتصادی ایران به روسیه مهاجرت کرده و ابتدا در عشقآباد و سپس در سمرقند ساکن شده بودند. مادرش عاشق موسیقی ایرانی بود و بیشتر وقتها فضای خانه آکنده بود از آواز خوانندگان و نوای سازهای ایرانی- به خصوص تار- که از گرامافون پخش میشد و گوشهای امینالله از کودکی با این نواهای دلنشین انس گرفته و روانش مجذوب آنها شده بود. پدرش بازرگانی متمول بود و پس از پایان یافتن تحصیلات دورهی ابتدایی و متوسطهی پسرش در مسکو و پترزبورگ و همزمان با انقلاب اکتبر در سال 1917، او را برای تحصیل در رشتهی پزشکی به آلمان فرستاد ولی امینالله که از کودکی عاشق موسیقی بود، تحصیل در رشتهی پزشکی را ناتمام گذاشت و با وجود مخالفت پدرش برای آموختن موسیقی وارد کنسرواتوار شهر اشتوتگارت شد و شاگرد دو استاد این کنسرواتوار- پروفسور آرتور اشنابل، استاد نوازندگی پیانو، و پروفسور کلات، استاد آهنگسازی- شد. پس از مدتی امینالله برای ادامه و تکمیل تحصیل در رشتهی موسیقی به پاریس رفت و در آنجا برای چند سال به آموختن رشتهی آهنگسازی در کنسرواتوار پاریس پرداخت. سرانجام هم به عنوان نخستین موسیقیدان ایرانی از کنسرواتوار پاریس دانشنامهی موسیقی دریافت کرد. در پاریس چون تلفظ نام کوچکش برای فرانسویها دشوار بود نام آندره را برای خود برگزید و از آن پس با نام آندره حسین شناخته و با همین نام هم به عنوان آهنگساز و موسیقیدان مشهور شد. پس از پایان تحصیل در کنسرواتوار پاریس آندره حسین شروع به ساختن قطعههای موسیقی کلاسیک کرد.
در سالهای نخست آهنگسازی، به علت قطع کمکهای مالی خانواده، آندره حسین با تنگدستی دست به گریبان بود و با فقر دست و پنجه نرم میکرد. برای همین مجبور بود که برای گذراندن زندگی بخشی از وقت و کار آهنگسازیاش را به ساختن موسیقی برای فیلم و صحنههای نمایش اختصاص بدهد. در همین سالها آندره حسین با یک دختر روس- به نام آنا مینوسکایا- که پس از انقلاب اکتبر با خانوادهاش به فرانسه مهاجرت کرده بود، آشنا و پس از مدتی عاشقش شد و سرانجام با هم ازدواج کردند. ثمرهی این ازدواج پسری به نام روبرت بود که بعدها با نام روبرت حسین و به عنوان کارگردان و بازیگر سینما و تآتر و طراح باله و اپرا و نمایش مشهور شد، و پدر و پسر کارهای مشترک ارزشمندی در دنیای موسیقی و سینما انجام دادند- حاصل بعضی از این کارهای مشترک عبارتند از: فیلمهای "کینهتوز"، "طعم خشونت"، "راسپوتین" و طراحی بالهی شهرزاد.
آندره حسین موسیقی ایرانی را به کمال میشناخت و تار و سه تار را با چیرهدستی مینواخت. فارسی را هم روان صحبت میکرد و میخواند و مینوشت. او در بهار سال 1356 برای اجرای بالهی شهرزاد که پسرش رقصها و اجرای آن را طراحی کرده بود، به ایران آمد و در چند نوبت آن را در تالار رودکی اجرا کرد. پس از هر اجرا او به روی صحنه آمد و با استقبال گرم و پرشور حاضران روبهرو شد. این تنها سفر او به ایران در تمام عمرش بود.
آندره حسین در سال 1361 بیمار شد و مدتی در بیمارستان بستری بود. در دوران بیماری موسیقی بالهی "تعطیلات روی یخ" را ساخت ولی بیماری مجالش نداد که اجرای آن را بر روی صحنه ببیند. او سرانجام در 18 مرداد سال 1362- در سن 78 سالگی- در پاریس درگذشت.
موسیقی آندره حسین روان و ساده ولی عمیق و اثرگذار است. او در خلق آثارش از شیوهی آهنگسازان روسی- به ویژه کنیپر، برودین، خاچاطوریان، ایوانف و پروکفیف- تأثیری عمیق پذیرفته است. در آثارش روح ایرانی حضوری زنده و پررنگ و مهیج دارد که شنونده را به گذشتهی دور و روزگار باستان میبرد و حسی را به او القا میکند که به عنوان میراثی گرانبها و جانمایهای زندگیبخش از نسلی به نسل بعد منتقل شده است. موسیقیاش لحنی دلنشین و زبانی اصیل و احساسی قوی و اثرگذار- گاه محزون و گاه مهیج- دارد که چون از اعماق جان آهنگساز برخاسته بر اعماق جان شنونده اثر میگذارد و در آن ماندگار میشود. زبان موزیکالش زبانی شفاف و صمیمی است و شیوهی ترکیب آواها و رنگآمیزی سازها روشنی و طراوت خاصی دارد. در تار و پود این آواها که دارای بافت موسیقی کلاسیک غربی است، روح ایران و ایرانی متجلی است. رنه دومسنی- مننقد هنری نشریه لوموند- دربارهی موسیقی آندره حسین چنین نوشته است:
"در نواهای موسیقی که بر بافت موسیقی کلاسیک غربی استوار است، جان ایران متبلور است- ایران، کشوری که در زیر آسمان آبی و بر زمین سخت و خشکش زیباترین گلهای سرخ جهان میروید. خصلت مردم این سرزمین- همچون گلهای سرخش- آمیزهای از هیجانهای افراطی و احساسهای نرم و لطیف است، و شگفت اینکه موسیقی آندره حسین هم به روشنی بازتاب همین تضادها و تناقضهاست."
هنری مالرب- منتقد موسیقی سرشناس فرانسوی- دربارهی موسیقی آندره حسین چنین اظهار نظر کرده است:
"ما با موسیقی سنتی ایران و فاصلههای نتهای آن که به مراتب بیشتر از فاصلههای نتهای موسیقی غربی است، آشناییم. هنگام گوش دادن به موسیقی حسین که زادهی خیالپردازی دلانگیز او و الهامگرفته از فرهنگ بومی نیاکانی است، این احساس در شنونده به وجود میآید که همانند مونتسکیو فریاد بزند: "آه، موسیو حسین! آیا شما واقعاً ایرانی هستید؟ این محال است. آخر چگونه میشود ایرانی بود و این آهنگهای گوشآشنا و دلنشین برای ما فرانسویها را ساخت؟" آندره حسین چنان ماهرانه و هنرمندانه نغمههای محلی ایرانی را در تاروپود بافت هارمونی غربی میبافد که تشخیصشان اگر ناممکن نباشد بسیار دشوار است."
آثار نامدار آندره حسین عبارتند از:
سمفنیها: سمفنی شنها- سمفنی پرسپولیس- سمفنی آریا
قطعههای ارکسترال: سوئیت سمفنیک شهرزاد- کنسرتو کاپریچیو برای پیانو و ارکستر (شمارهی یک)- کنسرتو پیانو (شمارهی 2)- کنسرتو پیانو (شمارهی 3)- اتودسمفنیک
بالهها: به سوی نور- مینیاتورهای ایرانی- رقص سمرالدا- تعطیلات روی یخ
موزائیک (قطعاتی برای پیانو): پرلود گرامیداشت عمر خیام- رقص چرکسی- افسانهی ایرانی- تنفس- چشمانداز تابستان- سرناد تارتار- تاجر پروانه- باران پاییزی- دلقکبازی
ملودیها برای پیانو و آواز با صدای سوپرانو: کاروان (بر روی غزلی از سعدی)- گل سرخ و بلبل- بهار- چشمان تو- شب- آواز تاتار
موسیقی برای تار: راپسودی ایرانی شماره 1 و 2- میهنم! تو را دوست دارم- نیایش زرتشت
موسیقی متن برای فیلم: راسپوتین- کینهتوز- طعم خشونت
اینک نگاهی به سه اثر ارزشمند از آثار آندره حسین:
سمفنی "خرابههای تخت جمشید"
در سال 1324 آندره حسین سمفنی "خرابههای تخت جمشید" را ساخت. این سمفنی نخستین بار در سال 1326 با ارکستر کولون اجرا شد. سپس توسط ارکستر سمفنیک لندن- به رهبری بازیل کامرون- در تالار وست مینیستر پارلمان انگلستان به اجرا درآمد و باعث شهرت جهانی آن شد.
این سمفنی سه بخش دارد. بخش اول Moderato نام دارد و دشت وسیعی را توصیف میکند که ستونهای بلند و ویرانههای کاخ پادشاهان هخامنشی در آن نمایان است.
بخش دوم Maestoso sostenuto نام دارد و با لحنی فاخر شکوه و افتخار ایران را در دوران باستان روایت میکند.
بخش سوم Andante doloroso نام دارد و آهنگیست حزنانگیز که از تخیل گذشتهی پرافتخار سرزمینش در ذهن آهنگساز سرچشمه گرفته و با کودایی محزون به پایان میرسد.
اتود سمفنیک
آندره حسین قطعههای اتود سمفنیک را ابتدا در سال 1324 برای پیانو ساخت ولی بعداً آن را به صورت چهار قطعه برای ارکستر تنظیم کرد. این قطعهها که هریک با لحنی خاص شیوهی موسیقی آندره حسین را بیان میکنند، از حیث ریتم و رنگآمیزی ارکستر هم ارزشمند هستند:
1- رقص چرکسی: این قطعه نمونهای درخشان از آثار حسین است. در این قطعه رقص مردم کوهنشین با ضربی قوی و نوایی نشاطانگیز و در عین حال خشن و محکم مجسم شده است.
2- ساقی: این قطعهی مینیاتوری با الهامگیری از یکی از رباعیهای خیام ساخته شده است.
3- پیشدرآمد جنگ: در این قطعه رقص جنگجویان با موسیقی تند و مهیجی توصیف شده است.
4- اسکرتسو: آهنگی شاد و سبک است که اجتماعی جمعی از لودگان و دلقکان را توصیف میکند.
کنسرتو پیانو شمارهی 2
این کنسرتو پیانو را آندره حسین در سالهای 1324- 1325 و به سبک مکتب کلاسیک، به صورت مکالمه بین پیانو و ارکستر ساخت.
بخش اول Allegro نام دارد و دارای لحنی شوخ و طنزآمیز است و از این نظر به آثار پروکفیف شباهت دارد.
بخش دوم Andante نام دارد و به صورت رمانسی شاعرانه و محزون است.
بخش سوم Allegro molto نام دارد. این بخش از آغاز تا پایان با شدت و حرارتی هیجانآلود نواخته میشود و از حیث ضرب و ملودی بسیار قوی و مؤثر است.
مرداد 1391
|