جایگاه آب در باورهای استوره‌ای ایرانیان باستان
1391/4/18

برای ایرانیان باستان آب یکی از عنصرهای طبیعی پاک و مقدس بوده است. بر طبق باورهای استوره‌ای ایرانیان باستان، آب در گاهنبار دوم- از گاهنبارهای ششگانه آفرینش- آفریده شده و زمان آفرینش آن میانه‌ی تیرماه بوده است. بر طبق این باورها، آفرینش آب پس از آفرینش آسمان و پیش از آفرینش سایر موجودات صورت پذیرفته است:
"و نخستین چیزی که قبل از جانوران آفرید، آب بود و آسمان. خدا بر آب بود و چون خواست که خلق را بیافریند، از آن بخاری بیرون آورد و بخار بالای آب برآمد و آن را آسمان نامید. آن‌گاه آب را بخشکانید و آن را زمین کرد. آن‌گاه زمین را بشکافت و هفت زمین کرد..."
 مطابق استوره‌های ایران باستان "خرداد" یکی از مینویان بوده که از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفته است. سپس آن را به "تیر" که "تشتر" بود سپرده و تشتر به یاری فروردین که فروهر پرهیزگاران است، آب را به مینویی به باد سپرده، باد هم آن را به نیکویی به کشورها راهبر شده و از طریق آسمان آن را به همه جا رسانده و با افزار ابر، بر جهان بارانده است.
ایرانیان باستان بر این باور بودند که چکه‌های باران را ایزد تشتر (تیشتریه) ساخته و باد آنها را به یک سو برده تا از آن دریای گیهانی- فراخکرد یا وروکشه که همان دریای بی‌انتها بوده و در آن سوی کوه البرز قرار داشته- را تشکیل دهد. این دریا چنان وسیع بوده که هزاران دریاچه را در بر می‌گرفته و این دریاچه‌ها چشمه‌های ایزدبانو اناهیتا بوده‌اند. در میان این دریا دو درخت قرار داشته: درخت "در بر دارنده‌ی تمام تخمها" که از آن درختان جهان ریشه می‌گیرند، و درخت "گوکرنه" یا "هوم سفید" که تمام مردمان اکسیر جاودانگی را در هنگام بازسازی جهان از آن دریافت می‌دارند.
 پس از آن سه دریای بزرگ و بیست دریای کوچک تشکیل شده است. سپس دو رودخانه در زمین جاری شده‌اند، یکی از شمال به سوی باختر و دیگری از شمال به سوی خاور؛ و هر دو رود پس از این‌که دو انتهای زمین را پیموده‌اند، سرانجام به دریای گیهانی ریخته و در آن درهم‌آمیخته‌اند.
 ایرانیان باستان آب را یکی از ایزدان فرهمند می‌پنداشتند و او را ستایش و نیایش می‌کردند. نقش آفرینندگی و زایایی آب از روزگاران کهن برای ایرانیان باستان شناخته شده بود و در اوستا بارها به اهمیت آب و پاکی و مقدسی آن اشاره شده است. در "آبان یشت" و "تیریشت" درباره‌ی اهمیت و احترام آب، بحث شده و آب موجودی مقدس و قابل نیایش معرفی شده است. اناهیتا هم به عنوان ایزدبانوی آب و باروری و پاکیزگی، بارها و به مناسبتهای مختلف ستوده و تکریم شده است.
ایرانیان باستان آب جاری را مقدس می‌دانستند و هرگز آن را نمی‌آلودند و با دقتی وسواس‌آمیز آن را تمیز نگاه می‌داشتند. هم‌چنین، به مناسبتهای خاص، با انجام مراسمی ویژه، برای آب قربانی می‌کرده‌اند و نثار می‌داده‌اند. به این منظور گودالی کنار آب-  برکه یا رود یا دریا یا تالاب یا سرچشمه‌ی آب- می‌کنده اند و خون قربانی را در آن‌جا تا خونش آب را آلوده نکند.
ابوریحان در آثارالباقیه نوشته:
"روز یازدهم (اسفند) روز خور است که اول گهنبار دوم باشد و آخر آن روز دیبمهر است که مدیوشم گاه نام دارد و در این روز بود که خداوند آب را آفرید."
ایرانیان باستان هشتمین ماه سال- و دهمین روز هر ماه- را به نام عنصر زندگی‌بخش و مقدس آب- "آبان" نام‌گذاری کرده بودند. پس‌وند"- ان" در انتهای این واژه نشانه‌ی نسبت نبوده بلکه نشانه‌ی جمع بوده و آبان به معنا آبها بوده است. به باور ایرانیان باستان، آب دو فرشته‌ی نگهبان داشته، یکی "ایم ناپات" و دیگری "اناهیتا" که به عنوان فرشته‌ی ویژه‌ی آب از اعتبار خاصی برخوردار و بسیار مقدس بوده است. در "آبان یشت" درباره‌ی شکوه و جلال و تقدس آن به تفصیل بحث شده است.
نام کامل این فرشته "اردویسور اناهیتا" بوده و معنای آن، رود توانای پاکیزه، یا آبهای نیرومند نیالوده است. اردوی هم نام رودی بوده افسانه‌ای، هم به مفهوم پربرکت و حاصل‌خیز بوده است. سورا به معنی نیرومند بوده و اناهیتا به معنی پاکیزه. اناهیتا فرشته‌ی نگهبان عنصر آب بوده است. این نام در ادبیات فارسی به صورتهای گوناگون- از جمله، ناهید، ناهد، ناهده، ناهیده و ناهی- ثبت شده است. هم‌چنین در فارسی، ناهید(=اناهیتا) نام دیگری برای ستاره‌ی زهره است. بخشی  از "آبان یشت" که از بلندترین یشتهای اوستا است، به توصیف و ستایش اناهیتا اختصاص یافته است. در بخش دیگر از  پادشاهان و پهلوانانی نام برده شده که برای اناهیتا قربانی داده‌اند و او را گرامی داشته‌اند. قطعه‌ی دیگری هم در ستایش اناهیتا هست که نامش "آبان نیایش" است. در اوستا این ایزدبانو به صورت دوشیزه‌ای بسیار زیبا، بلندبالا، پری‌پیکر، نیرومند، درخشان، پاک و آزاده وصف شده است. اناهیتا، مطابق توصیف اوستا، تن‌پوشی زرین در بر داشته و در دستش دست‌آویزهای گران‌بها و بر گوشش گوشواره‌های زرین و بر گردنش سینه‌آویزی از گوهر ناب آویزان بوده و بر سرش تاج زرین هشت‌پر هزارستاره، آراسته به صدستاره و زیورهای شایگان گران‌بها و درخشان نمایان بوده است. این توصیفهای روشن و گویا نشان دهنده‌ی این واقعیت است که از دوران باستان، تندیسهای این ایزدبانو در آیینهای نیایش و پرستش او به کار می‌رفته است. اناهیتا ایزدبانوی محبوب بسیاری از سرزمینها- از غرب ایران باستان تا ارمنستان و اناتولی، و از بابل و دمشق تا سارد و شوش- بوده و در سراسر این سرزمین‌ها نیایشگاه‌هایهای بسیاری برای نیایش و ستایش او برپا بوده است.
به باور ایرانیان باستان اناهیتا حامی عشق پاک و بی‌پیرایه بوده که آن را شالوده‌ی پیمان همسری و بنیان تشکیل خانواده‌ی پاک‌نهاد و سالم می‌دانسته‌اند. او از عشق پاک در برابر هوس ناپاک و شهوت آلوده، و از خانواده‌ی پاک در برابر بی‌بندوباری، هرزگی و پتیارگی دفاع می‌کرده و نگهبان و پاسدار شرافت و پاک‌روانی و بی‌آلایشی بوده است.
به باور ایرانیان باستان اناهیتا سرچشمه‌ی همه‌ی آبهای روی زمین بوده است. او سرچشمه و مایه‌ی همه‌ی ثمربخشی‌ها و  باروری‌ها بوده، تخمه‌ی نران را پاک می‌گردانده، بطن مادگان را پاکیزه می‌کرده و شیر را در پستان مادران پاک می‌ساخته است. او در جایگاه آسمانی خود، در میان ستارگان، ساکن و سرچشمه‌ی دریای گیهانی بوده است. ایرانیان باستان اناهیتا را سوار بر گردونه‌ای تجسم می‌کردند که آن را چهار اسب نر می‌رانند: باد- باران- ابر- تگرگ. آنها معتقد بودند که برای پیروزی بر دیوان و دشمنان باید از اناهیتا یاری خواست، هرمزد او را می‌ستاید. هوشنگ، جمشید، اژی‌دهاگ، فریدون، گرشاسب، افراسیاب، کاوس و دیگران به درگاه او قربانی می‌کردند و برآمدن نیازهای خود را از او می‌خواستند.
"آبان" در واژه‌نامه‌ی "بن‌دهش"، یکی از امشاسپندان و از خویشاوندان نیلوفر و ایزد حامی زمین و همکار سپندارمذ معرفی شده است. هم‌چنین "آبان فره" به مفهوم دارنده‌ی فره آبها، به عنوان لقب اناهیتا به کار می‌رفته است. بر طبق این نشانه‌ها، در استوره‌های ایران باستان، آبان با اناهیتا و آب و نیلوفر، به عنوان نماد و رمز آفرینش و پاکی و شفافیت و بی‌آلایشی؛ پیوندی ژرف، محکم و ناگسستنی داشته است.
در ایران باستان در آبان روز از ماه آبان که روز دهم آبان ماه بود مراسم جشن و سرور بر پا می‌داشتند و آن را جشن "آبانگان" می‌نامیدند. یکی از آیینهای مهم این جشن نوشیدن شراب فراوان بوده است. بر طبق روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، مهمترین رخ‌دادهای استوره‌ای که در روز "آبانگان" روی داده، اینها بوده‌اند:
"در این روز زو پسر تهماسب به شاهی رسید و مردمان را به حفر انهار و تعمیر آن امر کرد و در این روز به کشورهای هفت‌گانه خبر رسید که فریدون بیوراسب را اسیر کرده و به سلطنت رسیده و مردم را امر کرده که دوباره خانه‌ها و اهل خود را مالک شوند و خود را کدخدا بنامند- یعنی صاحب خانه- و خود او نیز به خانه و خانواده خود فرمان‌روا شد و شروع به امرونهی و گیرودار نمود."
روایت دیگری که در بیان اهمیت استوره‌ای این روز وجود دارد این است که چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید و خشک‌سالی سخت پیش امد و مردم بسیاری تلف شدند و خیلیها مجبور به ترک شهر و دیار شدند، سرانجام با قربانی‌کردن‌های بسیار و نیایشهای فراوان به درگاه اناهیتا، در روز آبانگان باران شروع به باریدن کرد، به همبن دلیل از آن تاریخ ایرانیان باستان، این روز را چونان عیدی بزرگ جشن می‌گرفتند و مراسم نیایش و گرامی‌داشت اناهیتا را برگزار می‌کردند.
سنتها و باورهای مربوط به تقدس و ارجمندی آب هنوز هم میان ایرانیان وجود دارد و در آداب و رسوم و اعتقادات آنها پابرجاست. در مراسم عروسی، رسم بوده که بر سر عروس آب می‌ریخته‌اند، هم‌چنین پیش از بستن پیمان زناشویی رسم بوده که عروس و داماد در کاسه ای آب به هم نگاه کنند و سپس هر دو از آن بنوشند. آب ریختن پشت پای مسافران و در کاسه‌ی آب به دنبال گم‌شده‌ها گشتن از دیگر رسمهای مربوط به تقدس و کرمت آب بوده است.

آبان 1380
 
 

نقل آثار این وبسایت تنها به صورت لینک مستقیم مجاز است. / طراحی و اجرا: طراحی سایت وبنا