نخستین استورههای ایران باستان متعلق به دوران استقرار قومهای آریایی در ایران و هند است. اینها شاخههایی از قومهای هندواروپایی بودند که به احتمال زیاد ابتدا در اروپای مرکزی میزیستند، سپس به تدریج شاخه شاخه شدند و هر شاخه راهی جایی شدند. آریاییها که بخش مهمی از این مجموعه قومها بودند، راهی جنوب شرقی شدند و در هزارههای دوم و اول پیش از میلاد در هند و ایران ساکن شدند. کیش و آیین شاخهی هندنشین آنها در متنهای مقدس هند باستان یعنی "وداها" و به خصوص سرودهای باستانی هندی به نام "ریگ ودا" ضبط شده، و کیش و آیین شاخهی ایراننشین آنها در سرودهای باستانی ایرانی به نام "یشتها" ثبت شده است، و هردو مجموعه سرود سرشار است از باورها و رویدادها و شخصیتها و آیینهای استورهای. این مجموعهها مهمترین منبعهای مطالعهی استورههای باستان، پیش از ظهور زردشت و همگانی شدن آیینش در ایران باستان است. با استفاده از این منبعها میتوان باورهای استورهای ایرانیان باستان را در فاصلهی زمانی بین 1500 سال تا 500 سال پیش از میلاد مسیح، مطالعه و بررسی کرد.
بخش مهم دیگر باورها و روایتهای استورهای ایران باستان پس از ظهور زردشت و همراه با رواج کیش زردشتی و رسمیت یافتن و همگانی شدن آن به وجود آمده است. مهمترین منبعهای مطالعهی این باورها و روایتها عبارت اند از :
آ- اوستا
این منبع گرچه یکی از منبعهای اصیل و دست اول است ولی افسوس که تنها بخش کوچکی از آن به جا مانده و حدود سه چهارم آن از بین رفته است. بخش باقیمانده مربوط است به آیینهای دینی. اوستای باقیمانده دارای پنج بخش است: یسنا (شامل گاتها)- یشتها- ویسپرد- وندیداد- خرده اوستا. بخشهای گوناگون اوستا در دورههای مختلف تألیف و تنظیم شده و تنها بخش بسیار کوچکی از گاتهای آن، به احتمال زیاد، سرودهی خود زردشت است. اوستای اصلی به زبان اوستایی نگاشته شده بوده که زبان مردم بخشهای شرقی و شمال شرقی ایران بوده است. اوستایی که امروز در دست است گرچه در دوران ساسانی به شکل نهایی نگارش خود درآمد، ولی مضمونهایش بسیار کهنتر از این زمان است و استورههای باستانی پیش از زردشت هم در لابلای نوشتههایش بازتاب یافته و رنگآمیزی و حال و هوای خاص خود را به آن بخشیده و الهامبخش زردشت و ادیبان و سرایندگان پیرو او در تدوین سرودهای آیینی بوده است. بخشهایی از اوستا که دربرگیرندهی اطلاعات استورهای متنوعی هستند و در مطالعهی استورههای ایران باستان نقشی مهم دارند، عبارتاند از:
یک- مهمترین بخش اوستا، گاتها (= گاثهها- گاهان) است. این بخش هفده سرود را در برمیگیرد. این سرودها شامل اطلاعات گرانبهای استورهایاند. گاتها نخستین سرودههای باستانی به جا مانده از مردم ایران باستان و کهنترین و اصیلترین بخش اوستا است که در میان یسنا جای گرفته است. گاتهای اوستا شامل پنج بخش است: اهنود- اشتود- سپنتمد- وهوخشتر- وهیشتواشت. بخش کوچکی از گاتها سرودهی زردشت است و بخش بزرگتر سرودهی نخستین شاعران و ادیبان پیرو اوست.
دو- یسنها (یسنا) که مجموعهایست از دعاها و نیایشها که در مراسم نیایشی زردشتیان خوانده میشود. بخش یسنای اوستا دارای 72 فصل است و در آنها نوشتههایی دربارهی این موضوعها وجود دارد: نیایش اهورمزدا- نیایش امشاسپندان- نیایش ایزدان- نیایش درون (نان مقدس)- نیایش هوم (شراب مقدس)- اقرار به دین زردشتی- ستایش گاتها- ستایش سروش- نیایش آذر(آتش)- تقدیس آب و غیره. این متنها دارای سرچشمههای گوناگوناند و به دورههای مختلف تعلق دارند. بخشی از آنها مربوط به دوران پیش از ظهور زردشت و بخشی دیگر ساختهی زردشت یا پیروان او هستند. یسنها هم دربرگیرنده اطلاعات ارزنده و دست اول استورهای هستند.
سه- یشتها شامل 21 یشت یا سرود خطاب به ایزدان و امشاسپندان مختلف است و اگرچه همهی این سرودها در مراسم دینی زردشتی به کار میروند، ولی بخشی از آنها به دوران پیش از زردشت تعلق دارند و سرشاراند از اشارهها یا روایتهای استورهای. یشتهای مهم از نظر مطالعهی استورههای ایران باستان عبارتاند از: مهر یشت- هرمز یشت- آبان یشت- خرداد یشت- رام یشت- اردیبهشت یشت- خورشید یشت.
چهار- وندیداد و ویسپرد که دو بخش جدیدتر اوستا هستند و در دوران ساسانی نگارش یافتهاند. این دو بخش دربرگیرندهی اطلاعات استورهای بسیار مهماند. وندیداد شامل بیست "فرگرد" (فصل) و ویسپرد دارای بیست و پنج فصل است.
ب- متنهای مانوی:
این متنها که در اکتشافهای آسیای مرکزی (تورفان) به دست آمدهاند، همگی به خطی که بین مانویان رایج و اقتباسی از خط سریانی بوده، نوشته شده و به دو بخش قابل تقسیماند: یک- آنهایی که در قرنهای سوم و چهارم میلادی نوشته شدهاند و به زبان پارتی اصیل هستند. دو- آنهایی که از قرن ششم به بعد میلادی- به خصوص در قرنهای هشتم و نهم میلادی- نوشته شدهاند و در آنها اشارههای فراوانی به باورها و روایتهای استورهای مانویان- به ویژه کیش زروان- وجود دارد. یکی از مهمترین این متنها کتاب شاپوهرگان (کتاب شاپور) است.
پ- متنهای پارسی میانه به زبان و خط پهلوی
ادبیات پارسی میانه به زبان پهلوی شامل منبعهایی بسیار غنی و پرمحتوا از نظر بررسی باورها و روایتهای استورهای مردم ایران باستان است. شرحها و تفسیرهای دینی، ادبیات اندرزی و حماسی، شعرها و منظومهها، متنهای مربوط به الهام و کشف و شهود، و نوشتههای تاریخی مهمترین آثار به جا مانده از این دوره از رشد و تکامل تاریخی ایرانیان باستان است. در این آثار استورهها و باورهای استورهای- اوستایی حفظ شده و گنجینهای گرانقدر از گوهرهای استورهای است. این منبعها متنهای مزدیسنی میانه هستند که از اواخر دوران ساسانیان و دو- سه سدهی نخست پس از استیلای عربها بر ایران به جا ماندهاند. این منبعها سرشاراند از افسانهها و روایتهای استورهای. یکی از مهمترین این منبعها کتاب بندهش (= بن دهشن) است که کتابی است به زبان پهلوی و خلاصهای است از نوشتههای اوستای ساسانی و زند، در موضوع آفرینش جهان و چگونگی و هدف آن و افسانههای استورهای در این باره و دربارهی منشأ طبیعت و هرچه به آن مربوط است. این کتاب انباشته از داستانها و روایتهای استورهای است و با توجه به طرح و نظم شگفتآور و قابل تحسینش، باید پذیرفت که متکی بر بهترین سنتهای پنداری پیش از خود در بیان چگونگی آفرینش و پویش هستی از ابتدا تا رستاخیز، و جاودانگی زندگی پس از مرگ است.
این کتاب در سدهی سوم پس از حمله عربها به ایران نگاشته شده و نویسندهی کتاب- فرنبغ- از موبدان زردشتی بوده است. بندهش با گفتاری دربارهی بیکرانگی آغازین هستی و داستان آفرینش گیتی شروع شده و پس از بحث و تشریح جهان روشنی و تاریکی، به بیان خلقت جهان و هجوم اهریمن بر آن پرداخته است. سپس ایزدان و دیوان را برشمرده و پس از آن، تاریخ ایران را از دوران افسانهای پیشدادیان و کیانیان تا دوران واقعی ساسانیان و به سر رسیدن دولت ایشان شرح داده است. در پایان هم به پیشبینی آینده و فرجام جهان پرداخته و دربارهی رستاخیز و نوزایی واپسین بحث کرده است.
این کتاب افزون بر بحثهای تاریخی مربوط به دوران ساسانیان، شامل اطلاعات گرانبهای نجومی، تقویمی، گیاهشناختی، جانورشناختی، جغرافیایی، و از همه مهمتر باورهای استورهای ایرانیان باستان است و به فرهنگنامهای فشرده شباهت دارد و برای مطالعهی اعتقادهای استورهای ایرانیان باستان از کاملترین منبعها است.
منبع مهم دیگر کتاب "گزیدههای زاداسپرم" است که از نظر تاریخ نگارش، هم دورهی بندهش است و توسط زاداسپرم- پسر جوان جم- نوشته شده و اگرچه طرح کلی منطقی و مناسبی ندارد و شبیه مجموعهای از مقالهها است، ولی از نظر مطالعهی باورهای استورهای- به خصوص از نظر زروان شناسی- منبع بسیار مهمی است.
"روایت پهلوی"، "دینکرد" (دینکرت)، "مادیگان" (ماتیکان)، "زند بهمن یسن"، "دادستان دینی" (داتستان دینیک)، "هزاردادستان"، "مینوگ خرد"، "نامههای منوچهر"، "پندنامهی آذرباد مارسپندان"، "زند وندیداد"، "یادگار زریران"، "کارنامهی اردشیر بابکان"، "شهرستانهای ایران"، "خسروقبادان و ریتک"، "درخت آسوریک"، "گزارش شترنگ" و "ارداویرافنامه" از منبعهای مهم دیگر به جا مانده از ادبیات پهلوی و فارسی میانه است که برای مطالعه باورها و روایتهای استورهای ایران باستان اهمیت بسیار دارد.
ت- متنهایی به سایر زبانهای ایرانی میانه
به سایر زبانهای ایرانی میانه- از جمله زبانهای سغدی، ختنی، خوارزمی، سکایی و آستی- هم متنهای فراوانی پیدا شده که در لابلای آنها میتوان نشانههایی از باورهای استورهای ایرانیان باستان یافت و رگههایی از این استورهها را ردیابی کرد و به سرچشمههای اصیل و کهن آنها رسید. به عنوان نمونه، رستم قهرمان ملی ایرانیان باستان، در حقیقت یک قهرمان سکایی است، و یکی از نخستین رستمنامهها که به شرح زندگی این قهرمان ملی و پیکارهایش با دیوان اختصاص دارد به زبان سغدی نوشته شده است.
ث- متنهایی به زبان فارسی نو
به زبان فارسی نو (فارسی دری) هم متنهای ادبی گوناگونی وجود دارد که در آنها اشارههای فراوانی به استورههای ایران باستان شده و داستانهای دلکش و جذابی از باورها و روایتهای استورهای کهن ایرانیان در آنها یافت میشود. شاهنامهی فردوسی طوسی، تاریخ بلعمی (ترجمهی تاریخ تبری)، مقدمهی شاهنامه ابومنصوری، ویسورامین فخرالدین اسعد گرگانی، شاهنامه و زردشتنامهی دقیقی، گرشاسبنامهی اسدی طوسی بعضی از این منبعها هستند.
مجموعهی این نوشتهها، در کنار لوحها و کتیبهها و سنگنوشتهها و ابزارنوشتههای به دست آمده از هزارهها و سدههای پیشین، در مجموع، مهمترین منبعهای مطالعهی استورههای ایران باستان هستند.
تیر 1381
|