مینا |
|
|
|
چه داستان غم انگیزی! اشکم را حسابی درآورد. |
مهدی عاطفراد |
|
|
|
.متأسفم که داستانم باعث اندوهتان شد |
ارژنگ |
|
|
|
داستان پراحساسی بود. مرا برد به دنیای کودکی و روزهای آخر اسفند و صدای سمنوفروشها در کوچه که دلم را پر از شوق و ذوق میکرد. ممنون. |
مهدی عاطفراد |
|
|
|
سلام ارژنگ گرامی
سپاس که داستانم را خواندید و خوشوقتم که برایتان خاطره انگیز و تداعیکنندهی خاطرات دوران کودکی و روزهای آخر سال بوده. |
.قسمت هاي ستاره دار بايد پر شوند * |
|