نظرات

 

منیره
1398/2/11
من قایقم نشسته به خشکی فریاد می‌زنم چقدر فریادهای نیما پر از درد و انسانی است. ممنون آقای عاطف راد


رضا
1398/2/11
جالب بود. مرسی


مهدی عاطف‌راد
1398/2/12
سلام منیره خانم گرامی. سپاس برای لطفتان.


مهدی عاطف‌راد
1398/2/12
سلام اقارضا. سپاس.


سیما
1398/3/4
فریاد می‌زنم من چهره‌ام گرفته من قایقم نشسته به خشکی مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست یک دست بی‌صداست. من، دست من، کمک ز دست شما می‌کند طلب فریادی که همیشه بی پاسخ مانده. عالی بود. تشکر فراوان


مهدی عاطف‌راد
1398/3/5
سلام سیما خانم. حق با شماست. بسیار فریادهاست که بی پاسخ مانده. سپاس.


نامجو
1398/4/10
بررسی جالب و آموزنده ای است. ممنون از شما.


مهدی عاطف‌راد
1398/8/13
نامجوی گرامی، سپاس از لطفتان.


فریده
1398/8/13
با قایقم نشسته به خشکی فریاد می‌زنم: وامانده در عذابم انداخته است در راه پرمخافت این ساحل خراب و فاصله‌ست آب امدادی، ای رفیقان! با من." شاهکار است.


.قسمت هاي ستاره دار بايد پر شوند *
  :نام*
  :ايميل*
  :وبسايت
  :نظر*