نظرات

 

فریبرز
1393/2/22
مهدی جان، جالب بود. یادمه که بعضی از دیگر دانشجویان سیاسی هم خودشان را تافتۀ جدا بافته می‌دانستندد. کافی بود که دانشجووی دانشگاه تهران باشند. به نظرم می رسد که این پدیدۀ ناپسند، باید ریشه‌های دیگری هم داشته باشد. مثلا عدم فرصت بحث آزاد برای عیان شدن پای طاووس و بوی دهان عروس و یا نظایر این ها، به انضمام مثلا رفتارهای بعضی از اساتید آن دانشگاه که مورد تقلید قرار می گرفت. در هر حال جالب بود.


مهدی عاطف‌راد
1393/2/23
فریبرز جان مرسی از اظهار نظرت بله. به احتمال زیاد ریشه‌های دیگر فرهنگی و اجتماعی هم داشته که قابل تأمل است البته من در این نوشته روی موضوع غرور متمرکز بودم برای همین به ریشه‌های دیگر نپرداختم خوشوقت می‌شوم که نظر تحلیلی تو را در این باره بدانم البته اگر حال و حوصله و وقت پرداختن به آن را داشته باش باز هم ممنون.


راثی پور
1393/2/27
سلام و عرض ادب.در مورد مقاله ای با مضامین امید و انتظار می خواستم بپرسم آیا مطلبی آماده دارید؟منتظر پاسختان در همین جا هستم


راثی پور
1393/2/28
سلام و عرض ادب.خدمتتان عارضم که حیف است غزل زیبای شما زینت بخش شماره آینده سیولیشه نباشدبهر حال امید و انتظار مقوله ایست که ریشه در ضمیر نا خود آگاه بشر دارد و با ذات او آمیخته است.امید موتور محرکه انگیزش انسان و تصمیم او برای بهتر کردن دنیای پیرامون خود است و چنان وسیع و انسان شمول است که در محدوده باورها و اعتقادات انسان نمی گنجد.


مهدی عاطف‌راد
1393/2/29
آقای راثی پور گرامی ممنون از لطفی که به من دارید همان‌طور که عرض کردم ترجیح می‌دهم در این شماره شعر یا مطلبی از من نباشد. برای شماره‌ی بعد حتماً شعر و مقاله ارسال خواهم کرد. موفق باشید.


راثی پور
1393/3/3

سلام و عرض ادب هجدهمین شماره ماهنامه ادبی سیولیشه به روزست. تشریف بیاورید



مهدی عاطف راد
1393/3/7
آقای راثی پور گرامی درود بر شما و سپاس از اطلاع رسانی تان شماره جدید را دیده ام خسته نباشید و موفق باشید.


فریبرز
1393/3/10

مهدی جان درود. مدتی است خبری ازت نیست! کلامی هم که قلمی نمی کنی! یک کمی با شعر حافظ بازی کردم و حرف دلم رو به ات زدم. خوش باشی. "می‌سوزم از فراقت روی از جفا بگردان هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان ای نور چشم مستان در عین انتظارم" پس کو کلام مهرت بر چشم خود گذارم یاران همه بدانید مهدی که یار ما بود غایب شد از نظرها ماهی که مهر ما بود



مهدی عاطف راد
1393/3/11
فریبرز جان، ممنون از این همه لطف و مهربانیت. حرف دلت بیانگر احساس لطیف و شاعرانه‌ی تست. خوش‌حالم که تو را دارم.


راثی پور
1393/3/26
سلام استاد منتظر شعر و مقاله شما برای شماره جدید هستم


محسن
1393/5/15
من هم تجربه‌ی مشابهی داشتم. مرسی از پرداختن به این موضوع


aziz asgharzadeh
1393/11/18
رتبه بالا در کنکور سراسری باعث غرور بیمورد ما بود من خود را مدیون دکتر نیکخواه بهرامی میدانم و از زحمت آقایان ابتکار و جهانشاهی و عصار اگر چه دیر شده ممنونم یاد دوستان همکلاسی خوب نسترن خانم ال آقا و ابوالحسن خطیب نیز بخیر..حمید اشرف هم بعد از رفتن سربازی دو سال عقب افتاد مدتی هم کلاس ایشان هم شدیم دوران عجیبی بود دانشکده فنی‌ بد نبود اما راستش در مقایسه با مؤسسات درجه یک غرب حرفی برای گفتن نداشت از آریامهر هم که عقب افتاد بهر حال سلامت و زنده باشید


.قسمت هاي ستاره دار بايد پر شوند *
  :نام*
  :ايميل*
  :وبسايت
  :نظر*