گل مهتاب
1397/5/2

یکی از شعرهای دل‌انگیز، پیچیده، و در عین حال تلخ و غم‌انگیز نیما که فهم معنایش نیاز به تأمل و تعمق جدی و تسلط کافی بر فضاهای فکری- تصویری او و شعرش و تا حدودی هم توسل به حدس و گمان دارد، شعر "گل مهتاب" است که یکی از سروده‌های آزاد ابتدای کارش در این حوزه است...


کار شب‌پا نه هنوز است تمام
1397/5/2

بی‌گمان "کار شب‌پا" در میان شعرهای آزاد نیما یوشیج، بومی‌ترین شعر است، هم از نظر تعداد واژه‌های بومی به کار رفته در آن، و هم از نظر فضای بومی و شخصیت اصلی آن -شب‌پا- که نیما هر دو را از زندگی بومی مردم روستانشین مازندران برگرفته است...


صداهای طنین‌انداز در شعر نیما
1397/2/4

در تاریخ شعر پارسی، از آغاز تا امروز، هیچ شاعری به انداره‌ی نیما یوشیج نسبت به صداهای گوناگون حساس نبوده و در شعرش از آنها استفاده نکرده است. در شعر کلاسیک پارسی داشته‌ایم شاعرانی چون خیام و مولوی که در بعضی از شعرهایشان از صداها استفاده کرده‌اند...


بهار، موسم عیش و عشرت برای حافظ
1397/1/4

فلسفه‌ی زندگی حافظ را، بر مبنای آن‌چه از شعرش دریافت می‌کنیم، می‌توانیم در این دو بیت آغازین یکی از غزلهایش فشرده و جمع‌بندی کنیم:  می خواه و گل افشان کن، از دهر چه می‌جویی؟
این گفت سحرگه گل، بلبل تو چه می‌گویی؟
مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را
لب گیری و ر خ بوسی، می نوشی و گل بویی


نیما و لادبن
1396/10/30

نیما یوشیج برادر کوچکتری داشت به نام رضا که دو سه سال از او کوچکتر بود و نیما این برادر کوچکترش را خیلی دوست داشت. کودکی این دو برادر در روستای کوهستانی یوش، در دل کوههای البرز و منطقه‌ی نور، در کوچه‌باغ‌ها و بیشه‌ها و جنگلها به گردش و بازی و گفت‌وگو با هم گذشت...


زنان از دید نیما و شعرش
1396/6/30

نیما یوشیج در مجموع نسبت به زنان، و از جمله نسبت به همسر و خواهر و مادر خودش و سایر زنان پیرامونش احساس خوبی نداشت و نسبت به آنها سوء ظن داشت و بدبین بود. نگاهش هم به آنها در مجموع نگاهی تحقیرآمیز و آمیخته با تمسخر بود. اگر از دوران جوانی‌اش بگذریم که نامه‌های عاشقانه برای نامزدش عالیه می‌نوشت...


پرسشهای شعر نیما
1396/5/30

ذهن نیما یوشیج سرشار بود از چالشها و کشمکشها، از دغدغه‌ها و تشویش خاطرها، از بیمها و امیدها؛ و یکی از شکلهای اصلی بروز این چالشهای درونی در شعر او به صورت طرح پرسش بوده است. در حقیقت، پرسشگری یکی از جلوه‌های چشم‌گیر شعر نیما یوشیج است، پرسش از همه کس و همه چیز، پرسش از خود و دیگران، پرسش از دوست و دشمن، ...


ابر، باد، باران و نیما
1396/4/7

سه عنصر مرتبط با هم ابر، باران و باد در شعر نیما یوشیج جایگاهی چشم‌گیر دارند. فضای چندین شعر یادمان از او فضایی ابری و بارانی است که در آنها معمولن باد تند و توفنده است و با توفان هم‌راه. گاهی شب و تاریکی آن هم به این مجموعه افزوده می‌شود و فضا هراس‌انگیزتر و هول‌آورتر می‌شود...


من قایقم نشسته به خشکی
1396/3/1

قایق برای نیما جایی دل‌خواه و مطلوب بود، جایی که در آن می‌توانست بی‌حرکت بنشیند و در همان‌حال بر آبها روان باشد، سوار بر موجها و هماهنگ با فراز و نشیب آنها در جهت جریان آب یا بر خلاف جهت آن پیش برود و سکون و حرکت را هم‌زمان تجربه کند. این جایگاهی بود رؤیایی و خیال‌انگیز که می‌توانست الهام‌بخش خیال شاعرانه و شعر باشد...


نگاهی به نماهای بهاری در "افسانه"‌
1396/1/31

نیما عاشق طبیعت زادگاهش بود و به‌خصوص بهار دیارش را بسیار دوست داشت، ولی در شعرهایش به‌ندرت تصویری از بهار ترسیم کرده و چشم‌انداز بیشتر شعرهایش که موقعیت زمانی مشخصی دارند، شبها یا روزهای زمستانی است. تنها شعری که در آن چند نمای زیبا از بهار را به نمایش گذاشته- مهمترین دستاورد دوران جوانی‌اش- "افسانه" است...


صفحات: |1| |2| |3| |4| |5| |6| |7| |8| |9| |10| |11| |12| |13| |14| |15| |16| |17| |18| |19| |20| |21| |22| |23| |24| |25| |26| |27| |28|
نقل آثار این وبسایت تنها به صورت لینک مستقیم مجاز است. / طراحی و اجرا: طراحی سایت وبنا